پارت ۵
پارت ۵
داشتم دنبال مربی میرفتم جانگ کوک و جیمین هم داشتن میومده با لب خونی بهشون گفتم
جون هی:چرا شما دارین میاین
جیمین با لب خونی گفت
جیمین:میترسم ترو بکشه
خندام گرفت این پسر چقدر دلقک بود
مربی: خفه شو جون هی مگه نگفته قبل سفر نگفتم دعوا ممنوع احمققق
رفته بودیم تقریبا جای خلوت خلوت صهله پرنده هم پر نمیزد یعنی من قرار بود بمیرم
مربی:چون قرار تمرین شروع کنیم بهت سخت نمیگیرم فقط ۲۰۰ تا شنا برو همین آلان و از آقایون معذرت خواهی کن
جون هی :ولی مربی من که با اونا کاری نداشتم خوب ۲۰۰ تا شنا اوکی و خوب معذرت خواهی واسه چی
مربی:خفه شو نگا کن بدبختو چی کار کردی مطمعنی میتونه بچه دار شه
بدبخت جیمین از خجالت سرخ شد
مربی:خوب خجالت کشیدن نداره همه مردیم حالا جون هی اینجا سانسور میکنیم ولی از صد تا مرد بهتره
جون هی :ممنون مربی
مربی:خوب شنا که یادت نرفته زود باش
جون هی :اینجا وست خیابون
مربی:همچین میگه وست خیابون اینجا پرنده پر نمیزنه زود با معذرت خواهی که یادت نرفته زود باش ازشون معذرت خواهی بکن بعد کارتو شروع کن
به طرف کوک و جیمین برگشتم منو باش کوک چه صمیمی هم شدم خیلی خوب خفه
جون هی:من معذرت میخوام به خاطر کارم از شما بیشتر معذرت میخوام آقای پارک
جیمین و کوک:خواهش میکنم
بعدش شروع کردم با شنا رفتن ۱۹۷و۱۹۸و۱۹۹و۲۰۰
جون هی:تموم شد مربی
مربی:اوکی بریم
کوک و جیمین رفته بودن یه چیزیم نگفتن به مربی لاقل کم برم سرشونو عین گاو انداختن زمین رفتن خبر مرگم فردا تمرین داشتیم خلاصه رفتم هتل گرفتم عین خرس خوابیدم
داشتم دنبال مربی میرفتم جانگ کوک و جیمین هم داشتن میومده با لب خونی بهشون گفتم
جون هی:چرا شما دارین میاین
جیمین با لب خونی گفت
جیمین:میترسم ترو بکشه
خندام گرفت این پسر چقدر دلقک بود
مربی: خفه شو جون هی مگه نگفته قبل سفر نگفتم دعوا ممنوع احمققق
رفته بودیم تقریبا جای خلوت خلوت صهله پرنده هم پر نمیزد یعنی من قرار بود بمیرم
مربی:چون قرار تمرین شروع کنیم بهت سخت نمیگیرم فقط ۲۰۰ تا شنا برو همین آلان و از آقایون معذرت خواهی کن
جون هی :ولی مربی من که با اونا کاری نداشتم خوب ۲۰۰ تا شنا اوکی و خوب معذرت خواهی واسه چی
مربی:خفه شو نگا کن بدبختو چی کار کردی مطمعنی میتونه بچه دار شه
بدبخت جیمین از خجالت سرخ شد
مربی:خوب خجالت کشیدن نداره همه مردیم حالا جون هی اینجا سانسور میکنیم ولی از صد تا مرد بهتره
جون هی :ممنون مربی
مربی:خوب شنا که یادت نرفته زود باش
جون هی :اینجا وست خیابون
مربی:همچین میگه وست خیابون اینجا پرنده پر نمیزنه زود با معذرت خواهی که یادت نرفته زود باش ازشون معذرت خواهی بکن بعد کارتو شروع کن
به طرف کوک و جیمین برگشتم منو باش کوک چه صمیمی هم شدم خیلی خوب خفه
جون هی:من معذرت میخوام به خاطر کارم از شما بیشتر معذرت میخوام آقای پارک
جیمین و کوک:خواهش میکنم
بعدش شروع کردم با شنا رفتن ۱۹۷و۱۹۸و۱۹۹و۲۰۰
جون هی:تموم شد مربی
مربی:اوکی بریم
کوک و جیمین رفته بودن یه چیزیم نگفتن به مربی لاقل کم برم سرشونو عین گاو انداختن زمین رفتن خبر مرگم فردا تمرین داشتیم خلاصه رفتم هتل گرفتم عین خرس خوابیدم
۷.۶k
۲۰ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.