ساعتم و نگاه کردم و گفتم - االن تو ن ی م ساعت من و از کار
ساعتم و نگاه کردم و گفتم - االن تو ن ی م ساعت من و از کارم عقب انداخت ی !
بابا - ا ی نطور ن ی ست ساحل ! ا ی نکار ،کار تو نبود !
خون داشت خونمو م ی خورد ول ی سع ی کردم خودم و خونسرد نشون بدم .تک ی ه دادم به مبلو نگاشون کردم
- چرا ؟مگه تو کار من ا ی راد ی د ی د ی ؟ چند تا از مامو ر ی ت ها یی که به من سپرد ی شکست خورده ؟ ی ک ی شو بشمر !
بابا - م ی دونم و ا ی راد ی ند ی دم ول ی ا ی ن پسر از تو کار درست تره !
لبخنده ر ی ز پسره رو د ی دمو آت ی ش گرفتم.دسته مبلو با دستم محکم فشار دادم تا منفجر نشم از حرص و عصبان ی ت !!!
- پس انگار کارت خ ی ل ی درسته آقا پسر!!
سرشو باال آوردو مستق ی م نگام کرد . ی ه تا ی ابروشو داد باال و گفت - گفتم که دارم ل ی اقتمو نشون م ی دم !
پوزخند ی زدو با تمسخر نگام کرد.
مطمئنم االن از حرص چشام و صورتم قرمز شده . هر چقدرم باز ی گر باشم بازم نم ی تونم نشونه ها ی آت ی ش گرفتنم و کنترل کنم.
ا ی ن حرفش ی عن ی تو ل ی اقت ندار ی !!
بابا - ا ی نطور ن ی ست ساحل ! ا ی نکار ،کار تو نبود !
خون داشت خونمو م ی خورد ول ی سع ی کردم خودم و خونسرد نشون بدم .تک ی ه دادم به مبلو نگاشون کردم
- چرا ؟مگه تو کار من ا ی راد ی د ی د ی ؟ چند تا از مامو ر ی ت ها یی که به من سپرد ی شکست خورده ؟ ی ک ی شو بشمر !
بابا - م ی دونم و ا ی راد ی ند ی دم ول ی ا ی ن پسر از تو کار درست تره !
لبخنده ر ی ز پسره رو د ی دمو آت ی ش گرفتم.دسته مبلو با دستم محکم فشار دادم تا منفجر نشم از حرص و عصبان ی ت !!!
- پس انگار کارت خ ی ل ی درسته آقا پسر!!
سرشو باال آوردو مستق ی م نگام کرد . ی ه تا ی ابروشو داد باال و گفت - گفتم که دارم ل ی اقتمو نشون م ی دم !
پوزخند ی زدو با تمسخر نگام کرد.
مطمئنم االن از حرص چشام و صورتم قرمز شده . هر چقدرم باز ی گر باشم بازم نم ی تونم نشونه ها ی آت ی ش گرفتنم و کنترل کنم.
ا ی ن حرفش ی عن ی تو ل ی اقت ندار ی !!
۳۸.۵k
۱۶ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.