زخم کهنه
زخم کهنه )
پارت ۹۲
شد. سایمون تیزتر ازونی بود این نگاه رو نفهمه.
بلافاصله برگشت و بالآخره تهیونگ دیدش . شت- چقدر خوشگلتر شده بود بالاخره داشت چهره ی بدون بیماریش رو بعد از ده سال می.دید لعنت به ده سالی که نتونسته بود کنارش مو سفید کنه !
از جا بلند شد و به سمتشون رفت.جین ری گرخیده بود و سومین داشت گیج و وات; ;دفاک طور نگاهش میکرد
تهیونگ لبخند زد: روز بخیر سایمون شی !
میشه بپرسم شما اینجا چه غلطی میکنید دکتر ؟
شه بپرسم شما اینجا چه غلطی میکنید دکتر ؟
سایمون بیاونکه جواب سلامش رو بده پرسید و تهیونگ لبخند تلخی زد. قاعدتا سومین ده سال پیش هم مودب تر
بود و هم از دیدنش خوشحال میکنـ شد.
;تمومش کن!;
مغزش بهش نهیب شد که دست از این مقایسه برداره . اگه
مدام . خواست می
سومین و سایمون رو با هم مقایسه کنه
ثانیه ای به هدف نمیرسید
...
سایمون که جواب نگرفته بود برگشت به سمت جین ری :
یکی میخواد حرف بزنه ؟
رییس
...
بیاین بریم صحبت کنیم! من همه چیزو
توضیح میدم بریم بریم
جین ری یکدفعه دستپاچه بلند شد و سایمون رو همراه خودش به سمت راهرویی که تهیونگ هنوز دیدی بهش نداشت برد با رفتنشون همه جا سکوت داد و تهیونگ کرد وسط یه درامای کمدی ، تراژدی بطور همزمان گیر کرده واقعا خوش خیال بود که فکر کرده بود سایمون واقعا خودش خواسته که تهیونگ پزشک مخصوصش
حس
بشه. اینا همه فریبهای اون دختر و پسر بود
بهرحال همه شون خلافکار بودن چیز دور از انتظاری
نبود !
...
پارت ۹۲
شد. سایمون تیزتر ازونی بود این نگاه رو نفهمه.
بلافاصله برگشت و بالآخره تهیونگ دیدش . شت- چقدر خوشگلتر شده بود بالاخره داشت چهره ی بدون بیماریش رو بعد از ده سال می.دید لعنت به ده سالی که نتونسته بود کنارش مو سفید کنه !
از جا بلند شد و به سمتشون رفت.جین ری گرخیده بود و سومین داشت گیج و وات; ;دفاک طور نگاهش میکرد
تهیونگ لبخند زد: روز بخیر سایمون شی !
میشه بپرسم شما اینجا چه غلطی میکنید دکتر ؟
شه بپرسم شما اینجا چه غلطی میکنید دکتر ؟
سایمون بیاونکه جواب سلامش رو بده پرسید و تهیونگ لبخند تلخی زد. قاعدتا سومین ده سال پیش هم مودب تر
بود و هم از دیدنش خوشحال میکنـ شد.
;تمومش کن!;
مغزش بهش نهیب شد که دست از این مقایسه برداره . اگه
مدام . خواست می
سومین و سایمون رو با هم مقایسه کنه
ثانیه ای به هدف نمیرسید
...
سایمون که جواب نگرفته بود برگشت به سمت جین ری :
یکی میخواد حرف بزنه ؟
رییس
...
بیاین بریم صحبت کنیم! من همه چیزو
توضیح میدم بریم بریم
جین ری یکدفعه دستپاچه بلند شد و سایمون رو همراه خودش به سمت راهرویی که تهیونگ هنوز دیدی بهش نداشت برد با رفتنشون همه جا سکوت داد و تهیونگ کرد وسط یه درامای کمدی ، تراژدی بطور همزمان گیر کرده واقعا خوش خیال بود که فکر کرده بود سایمون واقعا خودش خواسته که تهیونگ پزشک مخصوصش
حس
بشه. اینا همه فریبهای اون دختر و پسر بود
بهرحال همه شون خلافکار بودن چیز دور از انتظاری
نبود !
...
- ۴.۵k
- ۱۵ آذر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط