آدمهازادهستند

آدمهاےزيادےهستند
كه هر روز يواشكى
دلشان مےگيرد
براے‌كسےکه هيچوقت‌قرار
نيست به هم برسند
و بدتر از آن
هيچ وقت نمےتوانند
دلتنگيشان رافرياد بزنند
و اين خودش
بدحالت ترين حالت
يك حال خراب است
دیدگاه ها (۰)

عاشقی شوخیِ سنگینے بود ڪه این روزگار‌ با من ڪرد ارمغانش، موه...

تمام زندگی ام یک لحظه بود ،لحظه ایی که گذشتو چشمانمبه خواب ر...

سڪوتے ڪرده امڪه صداے نعره هایش . . .به آسمان هفتم رسیده . . ...

نمے دانم ...آخر این دلتنگے هـا ...بہ ڪجا خواهـد رسید ...دنیا...

army_aa is talking:📜: سطر اول داستان ما....Part 5بعد از آن گ...

black flower(p,281)

رمان سیرک دیجیتالی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط