ا/ت کوک؟..
ا/ت کوک؟..
کوک:فقط یه تشکر بود
(از زبان کوک)
نمیدونم چرا همچین کاری کردم انگار یه چیزی منو به سمتش میکشید
پرش زمانی
اومدم خونه و به کوک گفتم که میخوام برای مدت کوتاه برگردم خونه ی خودم
(از زبان کوک )
احساس میکنم از روزی که ا/ت رفته خونه خیلی ساکت شده من بیشتر اوقات تنهام ولی این بار انگار واقعا یه چیزی کمه نه فیلم ترسناکی و نه مسخره بازی
از زبان ا/ت
چند روزی میشد که خونه ی کوک نرفته بودم بعدش دلم براش تنگ شد بود بهم زنگ زد که پدرو مادرش میان خونش و ازم میخواد که کمکش کنم خونه رو درست کنه
ا/ت در زود
کوک سلام ا/ت
ا/ت سلام
کوک ممنون که اومدی واقعا به کمکت نیاز داشتم
ا/ت این چه حرفیه بیا بریم شروع کنیم
کوک چیزی میخوری
ا/ت نه فقط اتاق مهمون کجاست کوک
طبقه ی بالا سمت راست
میخوای از اونجا شروع کنی
ا/ت اره
صدای زنگ زد
ا/ت فکر نمیکردم انقدر زود بیان
کوک اونا هنوز تو فرودگاه ان
ا/ت پس کی میتونه باشه؟
کوک رفت درو باز کرد
و دختری با موهای خرمایی اومد تو
رفتم طبقه ی بالا تا منو نبینه
کوک اااا مری ؟ اینجا چیکار میکنی؟
مری سلام کوک اومدم ماتیکم رو بردارم
کوک اها صبر کن الان برات بیارم
مری بی ادبی نیست که نمیخوای منو دعوت کنی تو
کوک اااا ببخشید بیا تو ولی خیلی وقت ندارم
مری کسی اینجاست
کوک نه فقط یکی از دستامه
کوک بیا این ماتیکت راستی را جیمین نیومد دنبالش
مری خودم میخواستم در مورد چیزی باهات حرف بزنم
کوک در مورد؟
مری کوک من خیلی وقته نیاز داشتم باهات حرف بزنم اما نمیشد الان
کوک اااا ببخشید مری یه کاری دارم باید انجام بدم بعدا باهات حرف میزنم الان وقت ندارم فعلااا
ا/ت اون کی بود ؟
کوک خواهر جیمین..
ا/ت اااا
کوک ا/ت اونجوری که فکر میکنی نیست
ا/ت مگه من چجوری فکر میکنم کوک
کوک ببین من از هیچ دختری خوشم نمیاد چیزه نباید اینجوری میگفتم یعنی ... من به کسی ....چیزه من به کسی جز تو علاقه ندارم
ا/ت جانممم؟
کوک چی دارم میگم خدای من عین احمقا شدم
منظورم اینکه ...من دوست دارم اره ولی نمیدونم چه ربطی به الان داشت فقط دارم خراب میکنم میشه جلوی دهنم رو بگیری همش دارم چرت میگم.
ا/ت هی کوک خوبی
کوک چیی هاا اها باشه میفهمم سخته اره
ا/ت تو چی داری میگی ؟؟
خدای من نمیفهمم
کوک جلوی دهنش رو گرفت و رفت بیرون
ا/ت وایییی خداااا دارم خر ذوق میشم بگو که خوب نیست به نظرت فهمید متوجه شدم چی گفت پسره ی احمق حتی نمیدونه چجوری اعتراف کنه
ولی منم دوسش دارم ؟؟؟؟
چرا خر خر ذوق شدمم؟؟؟؟
چه خبر شدههه یاااااا؟؟؟؟
کوک چیکار کردم زدم همه چی رو خراب کردم یعنی چی اخهههه اصلا اون موقع وقت این حرفا بودددد
خدای من امیدوارم نفهمیده باشه چجوری جمع کنم این گند رو
واییییییی
ا/ت کوک بیا بالا باید جمع کنیم اتاق رو هااااا
کوک باشه الان میام
ا/ت وایییی این عکس داداشت؟
کوک اره
ا/ت ولی اصلا شبیه تو نیست
توی ذهنم اومدم بگم اون خوشگل تره که نههه نههه اگه اینو بگم دل سر میشه
ا/ت تو از اون بدتری ..
کوک هاا
ا/ت اااا چییی؟؟ اها چیزیههه منظورم اینکه تو خوشگل تری
کوک ممنون ولی جدی نمیگیرم
ا/ت ولی من جدی گفتم
بعد از چند ساعت خونه رو مرتب کردیم رو مبل ولو شدیم
ا/ت اااا خسته شدمم تو شد که یه نفری چه همچین خونه ی بزرگی رو خریدی
کوک نمیدونم ولی واقعا کارش سخت بود
ا/ت خیلیییی
کوک چی میخوری؟
ا/ت چی داری ؟؟
کوک شیر موز
ا/ت تو این موقعیت حال بهم زنه یه نوشیدنی خنک
کوک فکر میکردم شیر موز دوست داری ؟
ا/ت دارم ولی الان اصلا بهش نیاز ندارم
کوک اوکی دلستر چییی؟
ا/ت معرکه اس
کوک باشهه
کوک:فقط یه تشکر بود
(از زبان کوک)
نمیدونم چرا همچین کاری کردم انگار یه چیزی منو به سمتش میکشید
پرش زمانی
اومدم خونه و به کوک گفتم که میخوام برای مدت کوتاه برگردم خونه ی خودم
(از زبان کوک )
احساس میکنم از روزی که ا/ت رفته خونه خیلی ساکت شده من بیشتر اوقات تنهام ولی این بار انگار واقعا یه چیزی کمه نه فیلم ترسناکی و نه مسخره بازی
از زبان ا/ت
چند روزی میشد که خونه ی کوک نرفته بودم بعدش دلم براش تنگ شد بود بهم زنگ زد که پدرو مادرش میان خونش و ازم میخواد که کمکش کنم خونه رو درست کنه
ا/ت در زود
کوک سلام ا/ت
ا/ت سلام
کوک ممنون که اومدی واقعا به کمکت نیاز داشتم
ا/ت این چه حرفیه بیا بریم شروع کنیم
کوک چیزی میخوری
ا/ت نه فقط اتاق مهمون کجاست کوک
طبقه ی بالا سمت راست
میخوای از اونجا شروع کنی
ا/ت اره
صدای زنگ زد
ا/ت فکر نمیکردم انقدر زود بیان
کوک اونا هنوز تو فرودگاه ان
ا/ت پس کی میتونه باشه؟
کوک رفت درو باز کرد
و دختری با موهای خرمایی اومد تو
رفتم طبقه ی بالا تا منو نبینه
کوک اااا مری ؟ اینجا چیکار میکنی؟
مری سلام کوک اومدم ماتیکم رو بردارم
کوک اها صبر کن الان برات بیارم
مری بی ادبی نیست که نمیخوای منو دعوت کنی تو
کوک اااا ببخشید بیا تو ولی خیلی وقت ندارم
مری کسی اینجاست
کوک نه فقط یکی از دستامه
کوک بیا این ماتیکت راستی را جیمین نیومد دنبالش
مری خودم میخواستم در مورد چیزی باهات حرف بزنم
کوک در مورد؟
مری کوک من خیلی وقته نیاز داشتم باهات حرف بزنم اما نمیشد الان
کوک اااا ببخشید مری یه کاری دارم باید انجام بدم بعدا باهات حرف میزنم الان وقت ندارم فعلااا
ا/ت اون کی بود ؟
کوک خواهر جیمین..
ا/ت اااا
کوک ا/ت اونجوری که فکر میکنی نیست
ا/ت مگه من چجوری فکر میکنم کوک
کوک ببین من از هیچ دختری خوشم نمیاد چیزه نباید اینجوری میگفتم یعنی ... من به کسی ....چیزه من به کسی جز تو علاقه ندارم
ا/ت جانممم؟
کوک چی دارم میگم خدای من عین احمقا شدم
منظورم اینکه ...من دوست دارم اره ولی نمیدونم چه ربطی به الان داشت فقط دارم خراب میکنم میشه جلوی دهنم رو بگیری همش دارم چرت میگم.
ا/ت هی کوک خوبی
کوک چیی هاا اها باشه میفهمم سخته اره
ا/ت تو چی داری میگی ؟؟
خدای من نمیفهمم
کوک جلوی دهنش رو گرفت و رفت بیرون
ا/ت وایییی خداااا دارم خر ذوق میشم بگو که خوب نیست به نظرت فهمید متوجه شدم چی گفت پسره ی احمق حتی نمیدونه چجوری اعتراف کنه
ولی منم دوسش دارم ؟؟؟؟
چرا خر خر ذوق شدمم؟؟؟؟
چه خبر شدههه یاااااا؟؟؟؟
کوک چیکار کردم زدم همه چی رو خراب کردم یعنی چی اخهههه اصلا اون موقع وقت این حرفا بودددد
خدای من امیدوارم نفهمیده باشه چجوری جمع کنم این گند رو
واییییییی
ا/ت کوک بیا بالا باید جمع کنیم اتاق رو هااااا
کوک باشه الان میام
ا/ت وایییی این عکس داداشت؟
کوک اره
ا/ت ولی اصلا شبیه تو نیست
توی ذهنم اومدم بگم اون خوشگل تره که نههه نههه اگه اینو بگم دل سر میشه
ا/ت تو از اون بدتری ..
کوک هاا
ا/ت اااا چییی؟؟ اها چیزیههه منظورم اینکه تو خوشگل تری
کوک ممنون ولی جدی نمیگیرم
ا/ت ولی من جدی گفتم
بعد از چند ساعت خونه رو مرتب کردیم رو مبل ولو شدیم
ا/ت اااا خسته شدمم تو شد که یه نفری چه همچین خونه ی بزرگی رو خریدی
کوک نمیدونم ولی واقعا کارش سخت بود
ا/ت خیلیییی
کوک چی میخوری؟
ا/ت چی داری ؟؟
کوک شیر موز
ا/ت تو این موقعیت حال بهم زنه یه نوشیدنی خنک
کوک فکر میکردم شیر موز دوست داری ؟
ا/ت دارم ولی الان اصلا بهش نیاز ندارم
کوک اوکی دلستر چییی؟
ا/ت معرکه اس
کوک باشهه
۵۴۸.۰k
۲۶ آبان ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.