دم دمای صب بود که تشنم شد و رفتم اب بخورم
دم دمای صب بود که تشنم شد و رفتم اب بخورم
از پله های تاریک که میومدم پاین به زور سر راه رو میدیدم
رفتم تو اشپز خونه ای بخورم که لیوان از دستم سر خورد و افتاد کوک پاین و اسلحه رو گذاشت رو سرم
کوک:تکوک نخور
ا/ت کوک چی شده ؟؟
کوک ا/ت؟
ا/ت اره
کوک برق رو روشن کن توی این تاریکی چیکار میکنی ؟
ا/ت باشه فقط مواظب باش اینجا لیوان شکسته
کوک:اها. الان میتونم درست ببینمت حالت خوبه؟
ا/ت اره فقط اومدم اب بخورم که لیوان از دستم افتاد
کوک:اشکالی نداره تو برو من اینو جمع میکنم
ا/ت نه خودم درستش میکنم فقط کوک
کوک:بله
ا/ت چرا تو خونت اسلحه داری؟
کوک اااا چیزههه واسه دفاع همین
ا/ت اها باشه
ا/ت نشست رو زمین و به شیشه ها خیره شد تا کوک جمعش کنه
کوک:تو چرا نمیری بخوابی؟
ا/ت اااا نمیتونم بخوابم
کوک منم همین طور
ا/ت پایه ای فیلم ببینیم؟
کوک کمدی
ا/ت معلومه که نه ترسناک
کوک ازش خوشم نمیاد
ا/ت بیخیال
کوک باشه
ا/ت بزار پاپ کرن درست کنم
کوک پاشهه ممنون
کوک بیا بشین
ا/ت باشه
کوک خب پلی میکنم
ا/ت باشه
کوک نترسی ااا
ا/ت من از اینا نمیترسم بابا
کوک صدای تلویزیون رو بالا برد یهو ا/ت از جاش پرید
کوک:هنوز که شروع نشده (با خنده )
ا/ت ایششش پسره ییییی
(پرش زمان)
وسطای فیلم بود که ا/ت خوابش گرفت
کوک:ا/ت خوابیدی؟...
اره انگار خوابیدی
(از زبان کوک)
اون بیشتر از همیشه خوشگل بود شاید به خاطر اینکه دلم نمیومد اذیتش کنم واسه همینه احساس متفاوتی بهش دارم باعث میشه بخندم و همین طور من نگران میکنه درک نمیکنم این چه احساسی
کوک سر ا/ت رو گذاشت رو شونش و خوابید
(پرش زمانی)
جیمین درو باز کرد و اومد تو کوک اونجای اومد تو پذیرای دید که ا/ت روی مبل خوابش برده صداش رو اورد پاین
جیمین انگار فقط ا/ت خونس
رفت به ا/ت نگاه کرد و پتو رو روی ا/ت کشید که
کوک اومد تو
کوک:جیمین ؟
جیمین :هی کوک دنبالت میگشتم کجا بودی
کوک:رفتم بیرون خرید
جیمین اها
جیمین دیر شده باید بریم
کوک اینارو بزارم اینجا میام
جیمین تو ماشین منتظرم
کوک باشه
کوک زد به پیشونی ا/ت و گفت منتظرم باش زود میام
از پله های تاریک که میومدم پاین به زور سر راه رو میدیدم
رفتم تو اشپز خونه ای بخورم که لیوان از دستم سر خورد و افتاد کوک پاین و اسلحه رو گذاشت رو سرم
کوک:تکوک نخور
ا/ت کوک چی شده ؟؟
کوک ا/ت؟
ا/ت اره
کوک برق رو روشن کن توی این تاریکی چیکار میکنی ؟
ا/ت باشه فقط مواظب باش اینجا لیوان شکسته
کوک:اها. الان میتونم درست ببینمت حالت خوبه؟
ا/ت اره فقط اومدم اب بخورم که لیوان از دستم افتاد
کوک:اشکالی نداره تو برو من اینو جمع میکنم
ا/ت نه خودم درستش میکنم فقط کوک
کوک:بله
ا/ت چرا تو خونت اسلحه داری؟
کوک اااا چیزههه واسه دفاع همین
ا/ت اها باشه
ا/ت نشست رو زمین و به شیشه ها خیره شد تا کوک جمعش کنه
کوک:تو چرا نمیری بخوابی؟
ا/ت اااا نمیتونم بخوابم
کوک منم همین طور
ا/ت پایه ای فیلم ببینیم؟
کوک کمدی
ا/ت معلومه که نه ترسناک
کوک ازش خوشم نمیاد
ا/ت بیخیال
کوک باشه
ا/ت بزار پاپ کرن درست کنم
کوک پاشهه ممنون
کوک بیا بشین
ا/ت باشه
کوک خب پلی میکنم
ا/ت باشه
کوک نترسی ااا
ا/ت من از اینا نمیترسم بابا
کوک صدای تلویزیون رو بالا برد یهو ا/ت از جاش پرید
کوک:هنوز که شروع نشده (با خنده )
ا/ت ایششش پسره ییییی
(پرش زمان)
وسطای فیلم بود که ا/ت خوابش گرفت
کوک:ا/ت خوابیدی؟...
اره انگار خوابیدی
(از زبان کوک)
اون بیشتر از همیشه خوشگل بود شاید به خاطر اینکه دلم نمیومد اذیتش کنم واسه همینه احساس متفاوتی بهش دارم باعث میشه بخندم و همین طور من نگران میکنه درک نمیکنم این چه احساسی
کوک سر ا/ت رو گذاشت رو شونش و خوابید
(پرش زمانی)
جیمین درو باز کرد و اومد تو کوک اونجای اومد تو پذیرای دید که ا/ت روی مبل خوابش برده صداش رو اورد پاین
جیمین انگار فقط ا/ت خونس
رفت به ا/ت نگاه کرد و پتو رو روی ا/ت کشید که
کوک اومد تو
کوک:جیمین ؟
جیمین :هی کوک دنبالت میگشتم کجا بودی
کوک:رفتم بیرون خرید
جیمین اها
جیمین دیر شده باید بریم
کوک اینارو بزارم اینجا میام
جیمین تو ماشین منتظرم
کوک باشه
کوک زد به پیشونی ا/ت و گفت منتظرم باش زود میام
۵۶۵.۸k
۲۱ آبان ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.