*پارت سوم*
جیمین رو به جونگ کوک گفت:شما زنشین؟
جونگ کوک با عصبانیت گفت:بله که زنشم گیس بریده چش سفید،شوهر دزد
جیمین هم صداشو بالا برد و گفت:درست صحبت کنا!من اعصاب مصاب ندارم میگیرم جرت میدمااا
-غلط کردی
و یهو موهای همدیگه رو گرفتن و شروع به گیس و گیس کشی کردن تهیونگ از فرصت استفاده کرد و از دیوار مسجد فرار کرد
جین رو به جیمین و جونگ کوک گفت:خواهرا دعوا رو بس کنید صلوات بفرستید
جیهوپ:برادر سوکجین ! شما که زن ندارین درسته؟
-نه عزیز دل برادر ! زن چیه
جونگ کوک چادرو محکم تر دور خودش پیچوند و رو به جیمین گفت:بیا بریم این مرتیکه تهیونگو پیدا کنیم کل کتکش بزنیم بعد بیاریمیش پیش حاج آقا نامجون تا آدمش کنه
جیمین چادرشو که حالا به هم ریخته بود مرتب کرد و گفت: باشه
جونگ کوک قبل از رفتن روبه جیهوپ گفت:آهای تو! دختر مش پی دی نیمی درسته؟ اگه به بابات نگفتم امروز چی دیدم بهش میگم داشتی با پسر حاج لی سومان(از کمبود اسم زدم کانال اس ام) لاس میزدی
جیهوپ با ترس گفت:غلط کردم!توبه میکنم!
جونگ کوک گفت:پس باید بیای کمک ما تا تهیونگو پیدا کنیم
شرایط:
Like:25
Comment:10
جونگ کوک با عصبانیت گفت:بله که زنشم گیس بریده چش سفید،شوهر دزد
جیمین هم صداشو بالا برد و گفت:درست صحبت کنا!من اعصاب مصاب ندارم میگیرم جرت میدمااا
-غلط کردی
و یهو موهای همدیگه رو گرفتن و شروع به گیس و گیس کشی کردن تهیونگ از فرصت استفاده کرد و از دیوار مسجد فرار کرد
جین رو به جیمین و جونگ کوک گفت:خواهرا دعوا رو بس کنید صلوات بفرستید
جیهوپ:برادر سوکجین ! شما که زن ندارین درسته؟
-نه عزیز دل برادر ! زن چیه
جونگ کوک چادرو محکم تر دور خودش پیچوند و رو به جیمین گفت:بیا بریم این مرتیکه تهیونگو پیدا کنیم کل کتکش بزنیم بعد بیاریمیش پیش حاج آقا نامجون تا آدمش کنه
جیمین چادرشو که حالا به هم ریخته بود مرتب کرد و گفت: باشه
جونگ کوک قبل از رفتن روبه جیهوپ گفت:آهای تو! دختر مش پی دی نیمی درسته؟ اگه به بابات نگفتم امروز چی دیدم بهش میگم داشتی با پسر حاج لی سومان(از کمبود اسم زدم کانال اس ام) لاس میزدی
جیهوپ با ترس گفت:غلط کردم!توبه میکنم!
جونگ کوک گفت:پس باید بیای کمک ما تا تهیونگو پیدا کنیم
شرایط:
Like:25
Comment:10
۶۴.۹k
۱۸ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.