پارت۱
پارت۱
وقتی مافیا بود
درخواستی
ویو آه سی
یه روز دیگه شروع شد و باید پاشم برم دانشگاه و استاد پارک و تحمل کنم هوفففف اوه یادم رفت خودم و معرفی کنم من کیم اه سی هستم پدر و مادرم بخاطر کارشون امریکا هستن و من تنهایی کره زندگی میکنم و داخل دانشگاه ملی سئول درس میخونم خب دیگه بسه بلند شدم رفتم سرویس و کارام و کردم و به سمت دانشگاه راه افتادم و وقتی رسیدم رفتم داخل و سرجام نشستم که دایو اومد پیشم(دایو دوست صمیمی اه سی)
دایو:سلام چطوری
اه سی:میخوای چطور باشم امروزم با استاد پارک کلاس داریم
دایو:توکه استاد پارک و دوست داری چرا اینطوری میگی
اه سی:چون دلم نمیخواد چونهوا همش بره بهش بچسبه اینکه باهاش کلاس نداشته باشیم بهتر از اینه که تحمل کنم چونهوا هی بره و خودشو بچسبونه به استاد
دایو:اره خب تحملش سخته
اه سی:ولی تا کی باید تحمل کنم
دایو:بنظرم به استاد بگو
اه سی:اهوم سعی میکنم
دایو:عه استاد اومد
جیمین:سلام به همه خب کتابارو باز کنید میخوام درس بپرسم
چونهوا:استاد میشه درس نپرسید بجاش درس بدید(عشوه)
جیمین:اون وقت به چه دلیل درس نپرسم درحالی که هفته بعد از همه ی این فصل ازمون دارید و اگر بلد نباشید میوفتید
چونهوا:ولی استاد
جیمین:ولی نداره همین که گفتم خب بچه ها میخواسم صدا بزنم اممم چونهوا خودت بلند شو و دایو میخوام از شما بپرسم
دایو:بله استاد
چونهوا هم بزور بلند شد
بعد از سوال پرسیدن
جیمین:خانم هوانگ(فامیلی چونهوا) شما اصلا بلد نبودید بهتره خیلی تمرین کنید که برای آزمون قبول بشید و شما خانم لی(فامیل دایو)شما عالی بودید بشینید خانم هوانگ امیدوارم که ازمون هفته بعد و قبول بشید
اه سی:استاد اجازه هست
جیمین:بله بفرمایید
اه سی:پس یعنی ازمون هفته بعد تایین میکنه کی بره ترم های بالاتر درسته
جیمین:بله درسته و خیلی هم مهمه بچه ها باهمتونم درسارو خوب بخونید چون ازمون خیلی سخته
*زنگ خورد*
جیمین:خسته نباشید
............
وقتی مافیا بود
درخواستی
ویو آه سی
یه روز دیگه شروع شد و باید پاشم برم دانشگاه و استاد پارک و تحمل کنم هوفففف اوه یادم رفت خودم و معرفی کنم من کیم اه سی هستم پدر و مادرم بخاطر کارشون امریکا هستن و من تنهایی کره زندگی میکنم و داخل دانشگاه ملی سئول درس میخونم خب دیگه بسه بلند شدم رفتم سرویس و کارام و کردم و به سمت دانشگاه راه افتادم و وقتی رسیدم رفتم داخل و سرجام نشستم که دایو اومد پیشم(دایو دوست صمیمی اه سی)
دایو:سلام چطوری
اه سی:میخوای چطور باشم امروزم با استاد پارک کلاس داریم
دایو:توکه استاد پارک و دوست داری چرا اینطوری میگی
اه سی:چون دلم نمیخواد چونهوا همش بره بهش بچسبه اینکه باهاش کلاس نداشته باشیم بهتر از اینه که تحمل کنم چونهوا هی بره و خودشو بچسبونه به استاد
دایو:اره خب تحملش سخته
اه سی:ولی تا کی باید تحمل کنم
دایو:بنظرم به استاد بگو
اه سی:اهوم سعی میکنم
دایو:عه استاد اومد
جیمین:سلام به همه خب کتابارو باز کنید میخوام درس بپرسم
چونهوا:استاد میشه درس نپرسید بجاش درس بدید(عشوه)
جیمین:اون وقت به چه دلیل درس نپرسم درحالی که هفته بعد از همه ی این فصل ازمون دارید و اگر بلد نباشید میوفتید
چونهوا:ولی استاد
جیمین:ولی نداره همین که گفتم خب بچه ها میخواسم صدا بزنم اممم چونهوا خودت بلند شو و دایو میخوام از شما بپرسم
دایو:بله استاد
چونهوا هم بزور بلند شد
بعد از سوال پرسیدن
جیمین:خانم هوانگ(فامیلی چونهوا) شما اصلا بلد نبودید بهتره خیلی تمرین کنید که برای آزمون قبول بشید و شما خانم لی(فامیل دایو)شما عالی بودید بشینید خانم هوانگ امیدوارم که ازمون هفته بعد و قبول بشید
اه سی:استاد اجازه هست
جیمین:بله بفرمایید
اه سی:پس یعنی ازمون هفته بعد تایین میکنه کی بره ترم های بالاتر درسته
جیمین:بله درسته و خیلی هم مهمه بچه ها باهمتونم درسارو خوب بخونید چون ازمون خیلی سخته
*زنگ خورد*
جیمین:خسته نباشید
............
۲.۳k
۲۶ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.