بسم الله الرحمن الرحیم
بسم الله الرحمن الرحیم
پاسخ قسمت دوم :
مثلاً عقل میفهمد که باید پاداشی باشد، باید راحت و سعادتی باشد و نام جایگاهش را نیز بهشت میگذارد که البته این نامگذاری کار عقل نیست، اما از کجا میفهمد که حالا این محاکمه چگونه است و این بهشت چه اوصافی دارد و پاداش چگونه خواهد بود، یا همینطور عذاب و جایگاه آن به نام جهنم چگونه است؟!
ﻫ )-عقل، پس از شناخت توحید، میفهمد که چون خدا علیم و حکیم است و عالم هستی را بیهوده و عبث نیافریده است، پس هدایت می کند؛ چه تکوینی در خلقت و چه تشریعی در قانونگزاری. پس عقل میفهمد که وجود پیامبران و وحی به آنان ضرورت اجتناب ناپذیر است، اما چگونه می تواند بفهمد که قوانین چیست و کدام است؟ به حکم عقل می شود به وجوب و ضرورت اطاعت پروردگار پی برد، اما چگونه میتوان به ضرورت نماز و کیفیت آن، روزه و چگونگی آن، عقد و ازدواج و قوانین آن، ارث و جهاد و هزاران هزار حکم دیگر درشئون متفاوت زندگی فردی و اجتماعی پی برد؟!
و)- پس وقتی عقل به ضرورت وحی پیبرد، بی عقلی است اگر کسی در خصوص آن چه وحی تصریح دارد، خیالپردازی کند، نظریات مغایر با وحی بدهد و نامش را نیز اصول دین تحقیقی بگذارد و بدون هیچ دلیل عقلی و نقلی، نظر دهد و بگوید: این شناخت من است و با شما تفاوت دارد.
اگر قرار بود هر کسی در هر موردی نظریهپردازی کند، پس چرا دیگر انبیا و وحی آمد؟ مگر معاد به شکل نظریات افراد متفاوت میشود؟ یک معاد است و کم و کیف آن نیز همان است که در وحی آمده است.
حالا خدا بفرماید معاد یعنی بازگشت همه شما؛ یک عده بگویند: خیر یعنی تناسخ - خدا بفرماید:حیات اخروی هست؛ یک عده بگویند: خیر نیست، بلکه هر چه هست همین جاست خدا بفرماید: پاداش و کیفری نتیجهای هست و جایگاههایی چون بهشت و جهنم هست با این توصیفات؛ یک عده با عبا و عمامه یا بدون آن بگویند: خیر، هر گونه که خودت دوستداری تصور کنی، آن شکلی است! بفرماید: هم عذاب آتش هست و هم عذاب ابدی و خلود در جهنم هست؛ یک عده بگویند: خیر نیست... و البته هیچ دلیل عقلی هم برای این ادعاها نداشته باشند و فقط لفاظی کنند. خب چرا انسان باید بپذیرد؟ چرا انسان در دلایل عقلی و نقلی، به خاطر حرافیِ بیمنطق، تشکیک کند؟!این که دیگر تفکر، تعقل، تعمق، شناخت و ایمان نیست.
این بازی کردن و به بازی گرفتن عقل و دین انسانهاست و اتفاقاً خلود در عذاب الهی و جهنم نیز برای همین بازیگرانِ کافر است، حال در هر سلک و لباسی که می خواهند جلوه کنند.(ادامه دارد...)
پاسخ قسمت دوم :
مثلاً عقل میفهمد که باید پاداشی باشد، باید راحت و سعادتی باشد و نام جایگاهش را نیز بهشت میگذارد که البته این نامگذاری کار عقل نیست، اما از کجا میفهمد که حالا این محاکمه چگونه است و این بهشت چه اوصافی دارد و پاداش چگونه خواهد بود، یا همینطور عذاب و جایگاه آن به نام جهنم چگونه است؟!
ﻫ )-عقل، پس از شناخت توحید، میفهمد که چون خدا علیم و حکیم است و عالم هستی را بیهوده و عبث نیافریده است، پس هدایت می کند؛ چه تکوینی در خلقت و چه تشریعی در قانونگزاری. پس عقل میفهمد که وجود پیامبران و وحی به آنان ضرورت اجتناب ناپذیر است، اما چگونه می تواند بفهمد که قوانین چیست و کدام است؟ به حکم عقل می شود به وجوب و ضرورت اطاعت پروردگار پی برد، اما چگونه میتوان به ضرورت نماز و کیفیت آن، روزه و چگونگی آن، عقد و ازدواج و قوانین آن، ارث و جهاد و هزاران هزار حکم دیگر درشئون متفاوت زندگی فردی و اجتماعی پی برد؟!
و)- پس وقتی عقل به ضرورت وحی پیبرد، بی عقلی است اگر کسی در خصوص آن چه وحی تصریح دارد، خیالپردازی کند، نظریات مغایر با وحی بدهد و نامش را نیز اصول دین تحقیقی بگذارد و بدون هیچ دلیل عقلی و نقلی، نظر دهد و بگوید: این شناخت من است و با شما تفاوت دارد.
اگر قرار بود هر کسی در هر موردی نظریهپردازی کند، پس چرا دیگر انبیا و وحی آمد؟ مگر معاد به شکل نظریات افراد متفاوت میشود؟ یک معاد است و کم و کیف آن نیز همان است که در وحی آمده است.
حالا خدا بفرماید معاد یعنی بازگشت همه شما؛ یک عده بگویند: خیر یعنی تناسخ - خدا بفرماید:حیات اخروی هست؛ یک عده بگویند: خیر نیست، بلکه هر چه هست همین جاست خدا بفرماید: پاداش و کیفری نتیجهای هست و جایگاههایی چون بهشت و جهنم هست با این توصیفات؛ یک عده با عبا و عمامه یا بدون آن بگویند: خیر، هر گونه که خودت دوستداری تصور کنی، آن شکلی است! بفرماید: هم عذاب آتش هست و هم عذاب ابدی و خلود در جهنم هست؛ یک عده بگویند: خیر نیست... و البته هیچ دلیل عقلی هم برای این ادعاها نداشته باشند و فقط لفاظی کنند. خب چرا انسان باید بپذیرد؟ چرا انسان در دلایل عقلی و نقلی، به خاطر حرافیِ بیمنطق، تشکیک کند؟!این که دیگر تفکر، تعقل، تعمق، شناخت و ایمان نیست.
این بازی کردن و به بازی گرفتن عقل و دین انسانهاست و اتفاقاً خلود در عذاب الهی و جهنم نیز برای همین بازیگرانِ کافر است، حال در هر سلک و لباسی که می خواهند جلوه کنند.(ادامه دارد...)
- ۱.۸k
- ۲۲ آبان ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط