پارت 18 فصل 2 راهیه بهشت
پارت 18 فصل 2 راهیه بهشت
گونِی : هیف خیلی بهم میاید
سندی : شما دوتا چی؟ از موقعی که چشمم بهتون افتاد با هم صمیمی بودید نکنه
ا/ت : نه ما فقط دوستیم
گونِی : آره
جیهوپ : عع واقعا؟ چه خوب
روبه جیهوپ گفتم
ا/ت : حالتون خوبه؟
جیهوپ : آره خیلی خوبم چطور
ا/ت : اینطور بنظر نمیاد
جیهوپ : شما اینجوری فکر میکنی
ا/ت : هوم شاید
یه موسیقی ملایم پخش شد
سندی : جیهوپ بیا بریم برقصیم
یه نگاه به من کرد و گفت :
جیهوپ : باشه
پاشدن رفتن برقصن بهشون نگاه کردم
نوشیدنی جلومو برداشتم و همشو خوردم به گارسون گفتم یکی دیگه بیاره
...................
انقدر نوشیدنی خوردم که کامل مست شده بودم
گونی : ا/ت میای بریم برقصیم؟
ا/ت : آ آره چرا که نه
پاشدیم رفتیم برقصیم دستشو انداخت دور کمرم با یه دستشم یه دستمو گرفت و بالا گرفت منم یکی از دستمو گزاشتم رو شونش و شروع کردیم به رقصیدن
گونِی : میدونی تو خیلی دختر خوبی هستی
بهش خندیدم
ا/ت : تو هم همینطور
گونی : من دخترم؟
ا/ت : چرا که نه
خندیدش
خودمم نمیفهمیدم چی میگم مست شده بودم
گونی : چه خوب
ا/ت : هوم
گونی : تو حسابی مست شدیا
ا/ت : نه من مست نیستم که
گونی : عع واقعا
ا/ت : هوم
اینو که گفتم یه صدایی اومد گرمای زیادی رو میشد حس کرد برگشتم به پشتم نگاه کردم خودش بود خندیدم
گونی : ا/ت تو بیا بشین الان یه کاری میکنی
ا/ت : هی من نمیخوام بشینم
گونی : بیا بشین
منو نشوند رو صندلی و خودش رفت بین جمعیتی که جمع شده بودن جلوش خواستم بلندشم که یه دستی روی شونم حس کردم نزاشت بلند شم
جیهوپ : تو اینجا بشین مستی نمیخواد بیای
پاشدم جلوش وایسادم
ا/ت : ببینم مگه تو دوست دختر نداری اینجا چیکار میکنی برو پیشش ناراحت میشه
جیهوپ : چی داری میگی
ا/ت : سندی رو میگم خیلی بهم .. میاید
جیهوپ : من که بهت گفتم ولی تویی که با یکی دیگه میخندی و میرقصی به من چه
ا/ت : نه بابا نه اینکه خیلی مهمه برو برو پیشش ناراحت میشه یه وقت
جیهوپ : نمیرم پیش تو میمونم
ا/ت : ازت جدا میشه ها گفته باشم
جیهوپ : بزار بشه که چی
که با داد یکی هر دومون برگشتیم سمتش
شیطان : لعنتی بیا اینجا ( با داد )
داشت میومد سمت من
ا/ت : چی میگی تو یارو
شیطان : پس که اینطور حالا دیگه من یارو شدم
ا/ت : آره شدی که چی مرتیکه
شیطان : خیلی عوضی شدی
داشت میومد سمتم که جیهوپ جلوشو گرفت
جیهوپ : برو گمشو
ا/ت : بزار بیاد ببینم چشه
جیهوپ : ا/ت بشین اونجا
ا/ت : نمیخوام
جیهوپ : گفتم بشین ( با داد )
با دادی که زد مجبور شدم بشینم همشون جلوشو گرفته بودن
جیهوپ ویو
چون ا/ت مست بود قدرتاش درست کار نمیکرد اگه ازشون استفاده هم میکرد ممکن بود بهش آسیب برسونه برای همین هممون جلوش وایسادیم تا نتونه قدرت ا/تو بگیره چون مست بود ممکن بود قدرتشو بده بهش
جیهوپ : از اینجا گمشو عوضی
شیطان : چرا برم؟
گونِی : هیف خیلی بهم میاید
سندی : شما دوتا چی؟ از موقعی که چشمم بهتون افتاد با هم صمیمی بودید نکنه
ا/ت : نه ما فقط دوستیم
گونِی : آره
جیهوپ : عع واقعا؟ چه خوب
روبه جیهوپ گفتم
ا/ت : حالتون خوبه؟
جیهوپ : آره خیلی خوبم چطور
ا/ت : اینطور بنظر نمیاد
جیهوپ : شما اینجوری فکر میکنی
ا/ت : هوم شاید
یه موسیقی ملایم پخش شد
سندی : جیهوپ بیا بریم برقصیم
یه نگاه به من کرد و گفت :
جیهوپ : باشه
پاشدن رفتن برقصن بهشون نگاه کردم
نوشیدنی جلومو برداشتم و همشو خوردم به گارسون گفتم یکی دیگه بیاره
...................
انقدر نوشیدنی خوردم که کامل مست شده بودم
گونی : ا/ت میای بریم برقصیم؟
ا/ت : آ آره چرا که نه
پاشدیم رفتیم برقصیم دستشو انداخت دور کمرم با یه دستشم یه دستمو گرفت و بالا گرفت منم یکی از دستمو گزاشتم رو شونش و شروع کردیم به رقصیدن
گونِی : میدونی تو خیلی دختر خوبی هستی
بهش خندیدم
ا/ت : تو هم همینطور
گونی : من دخترم؟
ا/ت : چرا که نه
خندیدش
خودمم نمیفهمیدم چی میگم مست شده بودم
گونی : چه خوب
ا/ت : هوم
گونی : تو حسابی مست شدیا
ا/ت : نه من مست نیستم که
گونی : عع واقعا
ا/ت : هوم
اینو که گفتم یه صدایی اومد گرمای زیادی رو میشد حس کرد برگشتم به پشتم نگاه کردم خودش بود خندیدم
گونی : ا/ت تو بیا بشین الان یه کاری میکنی
ا/ت : هی من نمیخوام بشینم
گونی : بیا بشین
منو نشوند رو صندلی و خودش رفت بین جمعیتی که جمع شده بودن جلوش خواستم بلندشم که یه دستی روی شونم حس کردم نزاشت بلند شم
جیهوپ : تو اینجا بشین مستی نمیخواد بیای
پاشدم جلوش وایسادم
ا/ت : ببینم مگه تو دوست دختر نداری اینجا چیکار میکنی برو پیشش ناراحت میشه
جیهوپ : چی داری میگی
ا/ت : سندی رو میگم خیلی بهم .. میاید
جیهوپ : من که بهت گفتم ولی تویی که با یکی دیگه میخندی و میرقصی به من چه
ا/ت : نه بابا نه اینکه خیلی مهمه برو برو پیشش ناراحت میشه یه وقت
جیهوپ : نمیرم پیش تو میمونم
ا/ت : ازت جدا میشه ها گفته باشم
جیهوپ : بزار بشه که چی
که با داد یکی هر دومون برگشتیم سمتش
شیطان : لعنتی بیا اینجا ( با داد )
داشت میومد سمت من
ا/ت : چی میگی تو یارو
شیطان : پس که اینطور حالا دیگه من یارو شدم
ا/ت : آره شدی که چی مرتیکه
شیطان : خیلی عوضی شدی
داشت میومد سمتم که جیهوپ جلوشو گرفت
جیهوپ : برو گمشو
ا/ت : بزار بیاد ببینم چشه
جیهوپ : ا/ت بشین اونجا
ا/ت : نمیخوام
جیهوپ : گفتم بشین ( با داد )
با دادی که زد مجبور شدم بشینم همشون جلوشو گرفته بودن
جیهوپ ویو
چون ا/ت مست بود قدرتاش درست کار نمیکرد اگه ازشون استفاده هم میکرد ممکن بود بهش آسیب برسونه برای همین هممون جلوش وایسادیم تا نتونه قدرت ا/تو بگیره چون مست بود ممکن بود قدرتشو بده بهش
جیهوپ : از اینجا گمشو عوضی
شیطان : چرا برم؟
۸۴.۲k
۰۷ مهر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۷۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.