رمان عشق یک طرفه پارت
رمان عشق یک طرفه پارت 4
ات : کوکی !
جونگ کوک : چند بار بگم منو اینطوری صدا نکن
ات : اخه بهت میاد😊
تهیونگ : راست میگه میشه منم کوکی صدات کنم ؟
جونگ کوک میزنه توی سرش و میگه باشه
ات و تهیونگ : هوووورا😂🥳
جونگ کوک : میگم کاری داشتی اونموقع که صدام زدی و بحث عوض شد ؟؟
ات : اره میخواستم بدونم تو و تهیونگ با هم دوست شدین؟
تهیونگ : بله😆😍
ات : خب حالا چی صداتون کنیم؟ تهکوک خوبه؟
کوکی : اتتتتتتتتتتتت💥💥💥💢💢💢💢
ات: ببخشید😁
رسیدیم به کلاس همه داشتن سر جاهاشون مینشستن و ماهم سر جاهامون نشستیم و استاد اومد و درس رو شروع کرد
استاد : تهیونگ لطفا خلاصه درس پیش رو برامون بگو
تهیونگ : چشم استاد ......(داره درس جواب میده😂).....
جونگ کوک : چقدر سریع و خوب و مختصر درسو گفتی ، من یک هفته وقت صرف کردم تا بتونم این درسو حفظ کنم
ات : راست میگه منم یه هفته داشتم کار میکردم روش
تهیونگ : ممنونم
استاد از چند نفر دیگه درسو میپرسه و یه قسمتی از درس جدید رو میده و میگه برای جلسه بعدی کلی سوال جواب بدیم و زنگ تفریح میخوره
همه کتاباشونو جمع میکنن و منم ظرف ناهارم رو
برمیدارم و با جیسو و کوکی و تهیونگ میریم دنبال جین و جیمین و نامجون و میریم به سمت سالن غذاخوری و نشستیم سر یه میز
جیمین : امروز چی اوردی خوشگل خانوم؟
ات : به نظرت چی اوردم؟!
چطور بود ارمیا
نظرتون رو توی کامنت ها بهم بگین
@tteahyung_Army
ات : کوکی !
جونگ کوک : چند بار بگم منو اینطوری صدا نکن
ات : اخه بهت میاد😊
تهیونگ : راست میگه میشه منم کوکی صدات کنم ؟
جونگ کوک میزنه توی سرش و میگه باشه
ات و تهیونگ : هوووورا😂🥳
جونگ کوک : میگم کاری داشتی اونموقع که صدام زدی و بحث عوض شد ؟؟
ات : اره میخواستم بدونم تو و تهیونگ با هم دوست شدین؟
تهیونگ : بله😆😍
ات : خب حالا چی صداتون کنیم؟ تهکوک خوبه؟
کوکی : اتتتتتتتتتتتت💥💥💥💢💢💢💢
ات: ببخشید😁
رسیدیم به کلاس همه داشتن سر جاهاشون مینشستن و ماهم سر جاهامون نشستیم و استاد اومد و درس رو شروع کرد
استاد : تهیونگ لطفا خلاصه درس پیش رو برامون بگو
تهیونگ : چشم استاد ......(داره درس جواب میده😂).....
جونگ کوک : چقدر سریع و خوب و مختصر درسو گفتی ، من یک هفته وقت صرف کردم تا بتونم این درسو حفظ کنم
ات : راست میگه منم یه هفته داشتم کار میکردم روش
تهیونگ : ممنونم
استاد از چند نفر دیگه درسو میپرسه و یه قسمتی از درس جدید رو میده و میگه برای جلسه بعدی کلی سوال جواب بدیم و زنگ تفریح میخوره
همه کتاباشونو جمع میکنن و منم ظرف ناهارم رو
برمیدارم و با جیسو و کوکی و تهیونگ میریم دنبال جین و جیمین و نامجون و میریم به سمت سالن غذاخوری و نشستیم سر یه میز
جیمین : امروز چی اوردی خوشگل خانوم؟
ات : به نظرت چی اوردم؟!
چطور بود ارمیا
نظرتون رو توی کامنت ها بهم بگین
@tteahyung_Army
- ۳.۴k
- ۰۲ مرداد ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۷)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط