part
part6🦋
&داداش
-جونم
&خیلی دوست دارم
-منم دوستت دارم حالا چی شده که اینقدر امروز ابراز علاقه میکنی
&خوب واقعا از دیروز خیلی زحمت کشیدی اگه تو نبودی من چیکار میکردم
-حالا که میبینی هستم دیگه هم به این چیزا فکر نکن
& چشم
-آفرین حالا چشمای نازتو ببند و بخواب
&باشه{بیشتر بغلش میکنه و میخوابه }
-{اونم میخوابه}
{چند ساعت بعد}
هارا«با آلارم گوشیم از خواب پریدم سریع خاموشش کردم تا داداش بیدار نشه آلارم کوک کرده بودم برای اینکه بلند شم درس بخونم چونکه معلممون خیلی بد اخلاقه و من با اینکه چندین دور خوندم اما بازم میترسم که نمره ی بدی بگیرم واسه ی همین میخوام چند دور دیگه بخونم آروم از بغل داداش اومدم بیرون چونکه میز تحریر خودم شکسته بود و قرار بود یکی دیگه بگیریم رفتم از تو اتاقم کتاب هامو برداشتم و آوردم تو اتاق داداش و گذاشتم رو میز کار داداش و نشستم پشت صندلی و شروع کردم به درس خوندن تقریبا سه ساعت به کوب درس خوندم که دیدم داداش داره صدام میکنه
-هارا
&داداش
-فسقلی تو کی بیدار شدی
&چند ساعت قبل
-واسه ی چی
&درس
-عه هارا تو چندین دور خوندی دیگه کاملا حفظ شدی نمیخواد دوباره خودتو اذیت کنی
&اما داداش من واقعا خیلی میترسم که نمره ی بدی بگیرم
-فرشته کوچولو آخه تو کی نمره ی بدی گرفتی تو همیشه بهترین نمره هارو میگیری الآنم کافیه دیگه چشمای خوشگلت خسته شدن بیا بریم پایین
&باشه یه کمی دیگه مونده اونا رو هم بخونم میام
-هارا بیا پایین{جدی و عصبی}
&چشم{پشت سر جونگکوک رفت پایین}
-هی هیچی بهت نمیگم اما واقعا داری با این کارات حرصمو در میاری آخه چرا اینهمه خودتو اذیت میکنی
& ببخشید
-لطفا اینقدر استرس الکی نداشته باش تو بهترینی
&چشم
-آفرین پری کوچولوی من ببخشید اگه عصبی شدم{خم میشه و موهاشو میبوسه}
&مهم نیست
-ماه من موافقی بریم بیرون؟
&اره خیلی تو خونه کپک زدم
-باشه پس برو حاضر شو بریم
&چشم
-فقط یه لباس گرم بپوشی ها بزرو یکمی حالت بهتر شده
&چشم
-آفرین
{سه مین بعد}
&خوب من اومدم
-اخه مگه میشه یه نفر اینقدر خوشگل باشه تو چرا اینطوری زیبایی {تو دلش}
&داداش داداش{بلند}
-بله بله
&کجایی
-هارا چطوری همیشه اینقدر خوشگلی
&ترسیدم گفتم چی شده{خنده}
-بریم قشنگم
&بریم
ادامه دارد...
🦋لباس هارا اسلاید دوم 🦋
&داداش
-جونم
&خیلی دوست دارم
-منم دوستت دارم حالا چی شده که اینقدر امروز ابراز علاقه میکنی
&خوب واقعا از دیروز خیلی زحمت کشیدی اگه تو نبودی من چیکار میکردم
-حالا که میبینی هستم دیگه هم به این چیزا فکر نکن
& چشم
-آفرین حالا چشمای نازتو ببند و بخواب
&باشه{بیشتر بغلش میکنه و میخوابه }
-{اونم میخوابه}
{چند ساعت بعد}
هارا«با آلارم گوشیم از خواب پریدم سریع خاموشش کردم تا داداش بیدار نشه آلارم کوک کرده بودم برای اینکه بلند شم درس بخونم چونکه معلممون خیلی بد اخلاقه و من با اینکه چندین دور خوندم اما بازم میترسم که نمره ی بدی بگیرم واسه ی همین میخوام چند دور دیگه بخونم آروم از بغل داداش اومدم بیرون چونکه میز تحریر خودم شکسته بود و قرار بود یکی دیگه بگیریم رفتم از تو اتاقم کتاب هامو برداشتم و آوردم تو اتاق داداش و گذاشتم رو میز کار داداش و نشستم پشت صندلی و شروع کردم به درس خوندن تقریبا سه ساعت به کوب درس خوندم که دیدم داداش داره صدام میکنه
-هارا
&داداش
-فسقلی تو کی بیدار شدی
&چند ساعت قبل
-واسه ی چی
&درس
-عه هارا تو چندین دور خوندی دیگه کاملا حفظ شدی نمیخواد دوباره خودتو اذیت کنی
&اما داداش من واقعا خیلی میترسم که نمره ی بدی بگیرم
-فرشته کوچولو آخه تو کی نمره ی بدی گرفتی تو همیشه بهترین نمره هارو میگیری الآنم کافیه دیگه چشمای خوشگلت خسته شدن بیا بریم پایین
&باشه یه کمی دیگه مونده اونا رو هم بخونم میام
-هارا بیا پایین{جدی و عصبی}
&چشم{پشت سر جونگکوک رفت پایین}
-هی هیچی بهت نمیگم اما واقعا داری با این کارات حرصمو در میاری آخه چرا اینهمه خودتو اذیت میکنی
& ببخشید
-لطفا اینقدر استرس الکی نداشته باش تو بهترینی
&چشم
-آفرین پری کوچولوی من ببخشید اگه عصبی شدم{خم میشه و موهاشو میبوسه}
&مهم نیست
-ماه من موافقی بریم بیرون؟
&اره خیلی تو خونه کپک زدم
-باشه پس برو حاضر شو بریم
&چشم
-فقط یه لباس گرم بپوشی ها بزرو یکمی حالت بهتر شده
&چشم
-آفرین
{سه مین بعد}
&خوب من اومدم
-اخه مگه میشه یه نفر اینقدر خوشگل باشه تو چرا اینطوری زیبایی {تو دلش}
&داداش داداش{بلند}
-بله بله
&کجایی
-هارا چطوری همیشه اینقدر خوشگلی
&ترسیدم گفتم چی شده{خنده}
-بریم قشنگم
&بریم
ادامه دارد...
🦋لباس هارا اسلاید دوم 🦋
- ۱۷.۷k
- ۲۰ مهر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط