مثلث عشقی
مثلث عشقی ♡∆
•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•
مایکی: خدامرگمممممممم، چرا معدش درد میکنه؟
*کاکوچو و اینوپی از همون اول گرفتن*
کاکوچو: اهم اهم..*سرفه ی فیک*
سانزو: تو کشو اولیه اس، از کارین*خدمتکار* بپرس بهت میگه
*یوزوها قرص هارو برداشت سریع رفت تو اتاق سوزو*
یوزو: بیا اینو بخور
*سوزو قرص و گرفت و سریع خورد*
سوزو: یعنیااا، گوه توش، بیا این کلیدو بگیر اون دوتا بدبختو در بیار، ای ای ای معدمممممم
*هینا کلیدو گرفت و رفت تا درو باز کنه و دراکن و اما اومدن بیرون*
هینا: دراکن-کون، شما برید پیش پسرا، اما، بیا تو اتاق سوزو، وضعیتش خرابه
*اما و هینا رفتن تو اتاق سوزو و دراکن رفت پایین*
دراکن: بچه ها میدونین سوزو چشه؟ هینا گفت وضعیتش خرابه
ایزانا: وای ملکم چش شد یهو؟
انگری: از بس حرصش دادین
کاکوچو: نه بابا... واسه یه چی دیگس
*دراکن و ایزانا و ران هم گرفتن که چیشد اما بقیه عین گاو داشتن به کاکوچو نگاه میکردن*
مایکی: خو چش شده؟
ایزانا: خیلی احمقیناا، بیاین بریم خرید
ران: موافقم، خوب میدونم باید چی بخریم
دراکن: خب خوبه
*همه همچنان نگرفتن *
باجی: اهاااااا*اومد بلند بگه که سوزو توی دوران pms هست که کازو هم که فهمید و کوفت تو پهلوش*
کازو: خیلی خریااااا، خیلیییییی
باجی: آییییی، خو. مگه چیهه؟؟؟
*هانما هم گرفت*
هانما: خب منتظر چی هستین، برید لباس بپوشید تا بریم خرید دیگه
مایکی: خو چرا بریم خریددد؟؟؟
ایزانا: ای احمققققق، بیا تا بهت بگمممممم
پاه-چین: خو به ما هم بوگو دیگه
ایزانا: دیگه این واقعا به تو مربوط نیستاااااااا
*ایزانا و مایکی رفتن تو اتاق و ایزانا با دمپایی کوفت تو کله ی مایکی*
مایکی: آییی، چه مرگیوده؟
ایزانا: چه مرگیوده* ادای مایکی رو در آورد* مرض، درد، زهر خر، الدنگ ملکم تو دوران pms هس، و تو هنو نفهمیدی؟؟؟
مایکی: pms؟ این چه زهریه؟
ایزانا: 🤦🏻♂️.... خیلی خری
مایکی: نه واقعا pms چی چیه؟
ایزانا: ببین... دخترا یه هفته قبل از اینکه عادت ماهانه بشن، حس و حال عجیبی دارن، هوس بستنی و شکلات و پیتزا میکنن، ولی تو خیلی خری خب، الان سوزو تو هفته ی قبل از عادت ماهانه هست
مایکی: اوووووه، حالا فهمیدم
ایزانا: به خر ریاضی یاد دادن آسون تره تا به تو چیزیو یاد دادن، زودباش بپوش تا بریم
☆پایان این پارت☆
•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠
لیلی: سلام عوجملای من بالاخره پاارت دادم، سعی میکنم تو پارت بعد.... هه، فک کردین میگم؟؟ نه خیرم نمیگم چون اسپویل میشه، یوهاهاهاهاها،
•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•
مایکی: خدامرگمممممممم، چرا معدش درد میکنه؟
*کاکوچو و اینوپی از همون اول گرفتن*
کاکوچو: اهم اهم..*سرفه ی فیک*
سانزو: تو کشو اولیه اس، از کارین*خدمتکار* بپرس بهت میگه
*یوزوها قرص هارو برداشت سریع رفت تو اتاق سوزو*
یوزو: بیا اینو بخور
*سوزو قرص و گرفت و سریع خورد*
سوزو: یعنیااا، گوه توش، بیا این کلیدو بگیر اون دوتا بدبختو در بیار، ای ای ای معدمممممم
*هینا کلیدو گرفت و رفت تا درو باز کنه و دراکن و اما اومدن بیرون*
هینا: دراکن-کون، شما برید پیش پسرا، اما، بیا تو اتاق سوزو، وضعیتش خرابه
*اما و هینا رفتن تو اتاق سوزو و دراکن رفت پایین*
دراکن: بچه ها میدونین سوزو چشه؟ هینا گفت وضعیتش خرابه
ایزانا: وای ملکم چش شد یهو؟
انگری: از بس حرصش دادین
کاکوچو: نه بابا... واسه یه چی دیگس
*دراکن و ایزانا و ران هم گرفتن که چیشد اما بقیه عین گاو داشتن به کاکوچو نگاه میکردن*
مایکی: خو چش شده؟
ایزانا: خیلی احمقیناا، بیاین بریم خرید
ران: موافقم، خوب میدونم باید چی بخریم
دراکن: خب خوبه
*همه همچنان نگرفتن *
باجی: اهاااااا*اومد بلند بگه که سوزو توی دوران pms هست که کازو هم که فهمید و کوفت تو پهلوش*
کازو: خیلی خریااااا، خیلیییییی
باجی: آییییی، خو. مگه چیهه؟؟؟
*هانما هم گرفت*
هانما: خب منتظر چی هستین، برید لباس بپوشید تا بریم خرید دیگه
مایکی: خو چرا بریم خریددد؟؟؟
ایزانا: ای احمققققق، بیا تا بهت بگمممممم
پاه-چین: خو به ما هم بوگو دیگه
ایزانا: دیگه این واقعا به تو مربوط نیستاااااااا
*ایزانا و مایکی رفتن تو اتاق و ایزانا با دمپایی کوفت تو کله ی مایکی*
مایکی: آییی، چه مرگیوده؟
ایزانا: چه مرگیوده* ادای مایکی رو در آورد* مرض، درد، زهر خر، الدنگ ملکم تو دوران pms هس، و تو هنو نفهمیدی؟؟؟
مایکی: pms؟ این چه زهریه؟
ایزانا: 🤦🏻♂️.... خیلی خری
مایکی: نه واقعا pms چی چیه؟
ایزانا: ببین... دخترا یه هفته قبل از اینکه عادت ماهانه بشن، حس و حال عجیبی دارن، هوس بستنی و شکلات و پیتزا میکنن، ولی تو خیلی خری خب، الان سوزو تو هفته ی قبل از عادت ماهانه هست
مایکی: اوووووه، حالا فهمیدم
ایزانا: به خر ریاضی یاد دادن آسون تره تا به تو چیزیو یاد دادن، زودباش بپوش تا بریم
☆پایان این پارت☆
•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠
لیلی: سلام عوجملای من بالاخره پاارت دادم، سعی میکنم تو پارت بعد.... هه، فک کردین میگم؟؟ نه خیرم نمیگم چون اسپویل میشه، یوهاهاهاهاها،
- ۱۳.۵k
- ۲۷ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط