فیک: گودال
فیک: گودال
part⁵⁹
روی صندلی چرخ دار آشپزخانه نشسته بود و به دوربر نگاه میکرد
در همین حین نگاهش به جئون افتاد
استایل مشکی زده بود و به سمت در عمارت حرکت میکرد که با صدای دختر سرجاش ایستاد
" هی فضایی "a.t
" چیه؟ "jk
" تیپ زدی! کجا؟ "a.t
" باید جواب بدم! "jk
" تهیونگ تو رو به من سپرده منم قول دادم شیش دونگ حواسم بهت باشه، بگو ببینم کجا میری؟ "a.t
" نه بابا تهیونگ منو به تو سپرده! هع از خودتت حرف در نیار بچه "jk
" من تو رو به عهده گرفتم و باید از جانم بیشتر مواظبت باشم✊️😌 (دستشو مشت کرده گذاشته رو قلبش) "a.t
" خیلی خب منم میام "a.t
" چیو منم میام، با خودمم نمیبرمت "jk
" منم با خودتت ببر قول میدم رفتیم اونجا کاری نکنم عین آدم بشینم یه گوشه، فقط منم ببر حوصلم سر رفته "a.t
" میخوام برم بار اونجا جات نیست "jk
" تهیونگ، جین، جیمینم خونه نیستم مطمعنم اونا هم رفتن بار پس منم میام "a.t
" یه بار گفتم اونجا جات نیست "jk
" مگه تهیونگ من به تو نسپرده پس حواست بهم باشه، سریع آماده میشم "a.t
بعد از این حرفش به سمت پله ها دوید
" وای خدا خیلی زوره "jk
_بار_
از همون ورودیه بار صدای بلند موزیک، بوی شراب و سیگار پر بود
دستش توسط جئون گرفته شد
" چیه؟ "a.t
" از بغلم جُم نمیخوری خواستی جایی هم بری به خودم میگی "jk
" باش "a.t
سمت پسرا رفتن که با دیدن دختر جا خوردن
" ا.ت؟ "jin
" تو اینجا چیکار میکنی؟ "jimin
" زور شد منم آوردمش، تهیونگ پن بهش نگفتم بیاد خودش آمد "jk
" میدونم بهش گفته بودم میریم بار "V
" چی؟ (نگاهشو به ا.ت داد) "jk
" گفت میریم بار اگه دوست داشتی با جونگکوک بیا منم آمدم دیگه "a.t
" نمیمردی چیزی نگی! "jk
" راز نگهدار خوبی ام "a.t
" پیزوری "jk
[(ا.ت با مشت زد توی کمر جونگکوک)]
╞╟╚╔╩╦ ╠═ ╬╧╨╤
به دور بر نگاه میکرد که از جاش بلند شد
" کجا؟ "jk
" دستشویی "a.t
" (سروش تکون میده) "jk
به سمت سرویس حرکت کرد اما واردش نشد
به سمت در ورودی دیگری رفت
فضایی آنجا خیلی شلوغ بود
همه در حال رقص بودند جر صدای موسیقی چیز دیگری به گوش نمرسید
گارسون با سینه ای در دست نزدیک دختر شد
لیوان شرابی برداشت و کمی ازش نوشید
" تا اینجا آمدیم حیفه یه جا بشینیم "a.t
part⁵⁹
روی صندلی چرخ دار آشپزخانه نشسته بود و به دوربر نگاه میکرد
در همین حین نگاهش به جئون افتاد
استایل مشکی زده بود و به سمت در عمارت حرکت میکرد که با صدای دختر سرجاش ایستاد
" هی فضایی "a.t
" چیه؟ "jk
" تیپ زدی! کجا؟ "a.t
" باید جواب بدم! "jk
" تهیونگ تو رو به من سپرده منم قول دادم شیش دونگ حواسم بهت باشه، بگو ببینم کجا میری؟ "a.t
" نه بابا تهیونگ منو به تو سپرده! هع از خودتت حرف در نیار بچه "jk
" من تو رو به عهده گرفتم و باید از جانم بیشتر مواظبت باشم✊️😌 (دستشو مشت کرده گذاشته رو قلبش) "a.t
" خیلی خب منم میام "a.t
" چیو منم میام، با خودمم نمیبرمت "jk
" منم با خودتت ببر قول میدم رفتیم اونجا کاری نکنم عین آدم بشینم یه گوشه، فقط منم ببر حوصلم سر رفته "a.t
" میخوام برم بار اونجا جات نیست "jk
" تهیونگ، جین، جیمینم خونه نیستم مطمعنم اونا هم رفتن بار پس منم میام "a.t
" یه بار گفتم اونجا جات نیست "jk
" مگه تهیونگ من به تو نسپرده پس حواست بهم باشه، سریع آماده میشم "a.t
بعد از این حرفش به سمت پله ها دوید
" وای خدا خیلی زوره "jk
_بار_
از همون ورودیه بار صدای بلند موزیک، بوی شراب و سیگار پر بود
دستش توسط جئون گرفته شد
" چیه؟ "a.t
" از بغلم جُم نمیخوری خواستی جایی هم بری به خودم میگی "jk
" باش "a.t
سمت پسرا رفتن که با دیدن دختر جا خوردن
" ا.ت؟ "jin
" تو اینجا چیکار میکنی؟ "jimin
" زور شد منم آوردمش، تهیونگ پن بهش نگفتم بیاد خودش آمد "jk
" میدونم بهش گفته بودم میریم بار "V
" چی؟ (نگاهشو به ا.ت داد) "jk
" گفت میریم بار اگه دوست داشتی با جونگکوک بیا منم آمدم دیگه "a.t
" نمیمردی چیزی نگی! "jk
" راز نگهدار خوبی ام "a.t
" پیزوری "jk
[(ا.ت با مشت زد توی کمر جونگکوک)]
╞╟╚╔╩╦ ╠═ ╬╧╨╤
به دور بر نگاه میکرد که از جاش بلند شد
" کجا؟ "jk
" دستشویی "a.t
" (سروش تکون میده) "jk
به سمت سرویس حرکت کرد اما واردش نشد
به سمت در ورودی دیگری رفت
فضایی آنجا خیلی شلوغ بود
همه در حال رقص بودند جر صدای موسیقی چیز دیگری به گوش نمرسید
گارسون با سینه ای در دست نزدیک دختر شد
لیوان شرابی برداشت و کمی ازش نوشید
" تا اینجا آمدیم حیفه یه جا بشینیم "a.t
۱۱.۲k
۲۹ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.