شهر نفسهایش را در دود و هیاهو گم کرده است
...
شهر، نفسهایش را در دود و هیاهو گم کرده است
از پنجرهام که نگاه میکنم، جنگلی از بتن است، با آسمانی که میان ساختمانهای بلند گم شده
اما این پنجره، دریچهای است به جهانی دیگر
قابی است که در آن، زندگی جریان دارد
گاهی باران روی شیشه نقش میبندد و شهر را محو میکند، گاهی نیز نور آفتاب، گرمایش را بر روی دستهایم میگذارد
و آنگاه کبوتران میآیند…
فرستادههای کوچک آسمان، بر لبهی بالکن همسایه مینشینند، با آن نگاههای ریز و کنجکاو
صدای بالهایشان را وقتی از پنجره رد میشوند، میشنوم: فرفری نرم، شبیه نجوای یک راز
گاهی میمانند و به درون نگاه میکنند!
گویی از ما ساکنانِ پشت شیشه میپرسند:
شما که در قفسهای تمیز خود زندانیاید، آیا هرگز حس پرواز را میفهمید؟
#دلنوشته_زبردست
#گل
#ایران_زیبا
#سرکشی "زمستان" به کوچه پس کوچه های شهر (منطقه ۳ تهران)
#شهر #نفس #هیاهو #پنجره #نگاه #جنگل #بتن #آسمان #ساختمان #دریچه #جهان #قاب #زندگی #جریان #باران #نقش #نور #آفتاب #کبوتر #همسایه
#دی #دیماهی #زمستان
#flowers
#flower
#tehran_iran
شهر، نفسهایش را در دود و هیاهو گم کرده است
از پنجرهام که نگاه میکنم، جنگلی از بتن است، با آسمانی که میان ساختمانهای بلند گم شده
اما این پنجره، دریچهای است به جهانی دیگر
قابی است که در آن، زندگی جریان دارد
گاهی باران روی شیشه نقش میبندد و شهر را محو میکند، گاهی نیز نور آفتاب، گرمایش را بر روی دستهایم میگذارد
و آنگاه کبوتران میآیند…
فرستادههای کوچک آسمان، بر لبهی بالکن همسایه مینشینند، با آن نگاههای ریز و کنجکاو
صدای بالهایشان را وقتی از پنجره رد میشوند، میشنوم: فرفری نرم، شبیه نجوای یک راز
گاهی میمانند و به درون نگاه میکنند!
گویی از ما ساکنانِ پشت شیشه میپرسند:
شما که در قفسهای تمیز خود زندانیاید، آیا هرگز حس پرواز را میفهمید؟
#دلنوشته_زبردست
#گل
#ایران_زیبا
#سرکشی "زمستان" به کوچه پس کوچه های شهر (منطقه ۳ تهران)
#شهر #نفس #هیاهو #پنجره #نگاه #جنگل #بتن #آسمان #ساختمان #دریچه #جهان #قاب #زندگی #جریان #باران #نقش #نور #آفتاب #کبوتر #همسایه
#دی #دیماهی #زمستان
#flowers
#flower
#tehran_iran
- ۲۲
- ۰۲ دی ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط