پسرم بالای درخت ایستاد و به من لبخند زد
پسرم بالای درخت ایستاد و به من لبخند زد،
من هم بهش لبخند زدم، اون لحظه بود که طناب دور گردنش را دیدم. پرید..
من هم بهش لبخند زدم، اون لحظه بود که طناب دور گردنش را دیدم. پرید..
- ۷۸۴
- ۱۵ دی ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط