وقتی برادر دوستت بود ...
وقتی برادر دوستت بود ...
پارت یازدهم
____
ویو ا.ت
رفتم پایین که با دیدن اون شخصی که دنبالم اومده بود تعجب کردم ...
از ماشین پیاده شد و سمت در شاگرد رفت ...یه نگاهی به ا.ت انداخت و در رو براش باز کرد
_نمی شینی؟!
+ها؟؟...عااا چرا چرا
سریع رفت سوار ماشین شد و کوک در رو بست
تو ماشین در حال رفتند به مقصد*
+در مورد اتفاق امروز صبح ...
_نمیخوام چیزی بشنوم
+اما....
_گفتم که نمیخوام چیزی بشنوم ...بهش فکر نکن
+ببخشید (آروم)
کل راه رو ساکت بودند و ا.ت سرش رو به شیشه تکیه داده بود
+چقدر دیگه میرسیم ؟؟
_پنج دقیقه دیگه
+ممنون...
بعد از پنج دقیقه رسیدن به یه مکان سر سبز و بزرگ مثل دشت پر از گل بود ...ا.ت سریع پیاده شد
+هی جونگکوکا اینجا که خیلی باحالهه(ذوق زده )
_(خنده)...من هیچوقت انتخاب های بد نمیکنم
+ببینم پس ...بقیه کجان؟!
_تا پیش اونها باید یکم راه بری
+خب چرا با ماشین نمیریم
_از وسط گل ها ؟؟...میخوای گل ها رو له کنم ؟!
+نه نه
شروع کردن به راه رفتند
+تو چرا اومدی دنبال من ؟!
_دوست داشتی تهیونگ بیاد ؟!.....یونگی هیونگ گفت من بیام دنبال تو
+نه مهم نبود ...ولی ...تهیونگ با پسرا رفت ؟!
_نه ...رفت دنبال یکی از دوست هاش
+کی؟!
_رونا ...دختره ....
+وایی ...ببین گل ها رو کوک (ذوق سگی)
_(خنده) اوهوم ...میای عکس بگیریم ؟!
+آره
چند تا عکس تکی و دو تایی گرفتیم
داشتیم راه میرفتیم که رسیدیم به بچه ها
+هییی یوناااا
بدو بدو کرد سمت یونا فرصت نداد خودش رو انداخت تو بغلش
+توله سگ...نه نه یعنی ...ولش کن الان بدتر میکنم
ته _: (خنده)
که به هم نگاه کردند
+هی بسه ...نظرتون با یکم والیبال چیه؟! ...لدفااا (کیوت)
_من بازی میکنم
ته:تو که والیبال بلد نیستی !
_تو بلدی ؟!
یونگی:کوک بس کن
ته:چرا فکر میکنی همه کار میتونی بکنی ؟!
_چطور به خودت اجازه میدی که با ا.....مهم نیست
+کوک ...بس کن لطفاً
_چرا همش من بس کنم ؟!...چرا من کوتاه بیام ؟!...چرا من کنار بکشم ؟! (عصبی و خیلی کم داد)
جین:هی پسر معلوم هست چته ؟!
_ول کن بابا تو هم
نامجون:کوک ...با بزرگترت درست صحبت کن
_ (خنده از روی عصبانیت )
کوک گذاشت رفت
+این چِش شده بود
ته:ولش کن اهمیت نده اون همیشه اینجوری مثل سگ پاچه میگیره(واقعا متاسفمممم...خیلی خیلی ببخشیددد )
جیمین ؛تهیونگ !....درست صحبت کن
ته: همیشه همینه باید سکوت کنم که به بقیه بٓر نخوره
تهیونگ هم رفت که...
نظر یادت نره رفیق
#bts#army#fake#BTS#ARMY#JUNGKOOK
پارت یازدهم
____
ویو ا.ت
رفتم پایین که با دیدن اون شخصی که دنبالم اومده بود تعجب کردم ...
از ماشین پیاده شد و سمت در شاگرد رفت ...یه نگاهی به ا.ت انداخت و در رو براش باز کرد
_نمی شینی؟!
+ها؟؟...عااا چرا چرا
سریع رفت سوار ماشین شد و کوک در رو بست
تو ماشین در حال رفتند به مقصد*
+در مورد اتفاق امروز صبح ...
_نمیخوام چیزی بشنوم
+اما....
_گفتم که نمیخوام چیزی بشنوم ...بهش فکر نکن
+ببخشید (آروم)
کل راه رو ساکت بودند و ا.ت سرش رو به شیشه تکیه داده بود
+چقدر دیگه میرسیم ؟؟
_پنج دقیقه دیگه
+ممنون...
بعد از پنج دقیقه رسیدن به یه مکان سر سبز و بزرگ مثل دشت پر از گل بود ...ا.ت سریع پیاده شد
+هی جونگکوکا اینجا که خیلی باحالهه(ذوق زده )
_(خنده)...من هیچوقت انتخاب های بد نمیکنم
+ببینم پس ...بقیه کجان؟!
_تا پیش اونها باید یکم راه بری
+خب چرا با ماشین نمیریم
_از وسط گل ها ؟؟...میخوای گل ها رو له کنم ؟!
+نه نه
شروع کردن به راه رفتند
+تو چرا اومدی دنبال من ؟!
_دوست داشتی تهیونگ بیاد ؟!.....یونگی هیونگ گفت من بیام دنبال تو
+نه مهم نبود ...ولی ...تهیونگ با پسرا رفت ؟!
_نه ...رفت دنبال یکی از دوست هاش
+کی؟!
_رونا ...دختره ....
+وایی ...ببین گل ها رو کوک (ذوق سگی)
_(خنده) اوهوم ...میای عکس بگیریم ؟!
+آره
چند تا عکس تکی و دو تایی گرفتیم
داشتیم راه میرفتیم که رسیدیم به بچه ها
+هییی یوناااا
بدو بدو کرد سمت یونا فرصت نداد خودش رو انداخت تو بغلش
+توله سگ...نه نه یعنی ...ولش کن الان بدتر میکنم
ته _: (خنده)
که به هم نگاه کردند
+هی بسه ...نظرتون با یکم والیبال چیه؟! ...لدفااا (کیوت)
_من بازی میکنم
ته:تو که والیبال بلد نیستی !
_تو بلدی ؟!
یونگی:کوک بس کن
ته:چرا فکر میکنی همه کار میتونی بکنی ؟!
_چطور به خودت اجازه میدی که با ا.....مهم نیست
+کوک ...بس کن لطفاً
_چرا همش من بس کنم ؟!...چرا من کوتاه بیام ؟!...چرا من کنار بکشم ؟! (عصبی و خیلی کم داد)
جین:هی پسر معلوم هست چته ؟!
_ول کن بابا تو هم
نامجون:کوک ...با بزرگترت درست صحبت کن
_ (خنده از روی عصبانیت )
کوک گذاشت رفت
+این چِش شده بود
ته:ولش کن اهمیت نده اون همیشه اینجوری مثل سگ پاچه میگیره(واقعا متاسفمممم...خیلی خیلی ببخشیددد )
جیمین ؛تهیونگ !....درست صحبت کن
ته: همیشه همینه باید سکوت کنم که به بقیه بٓر نخوره
تهیونگ هم رفت که...
نظر یادت نره رفیق
#bts#army#fake#BTS#ARMY#JUNGKOOK
۴.۴k
۰۲ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.