Part11
Part11
((ا/ت))
بعد از اینکه اهنگ تموم شد فقسه سینم بالا و پایین میشد . به لطف لیسو و اونجو تو رقص هیچی کم نداشتم .
اینا چشونه اخه ? چرا زول زده حرف نمیزنه?
+ اهوم اهوم .. رئیس تموم شد
دهنش باز بود و با همون لحن هیجانیش گفت
&عالی بودی
این باعث شد اروم بگیرم لبخندی بزنم
& تا فردا بهتون خبر میدیم
سری تکون دادم و بعد از تشکر خداخافطی کردم
از استودیو اومدم بیرون که اونجو و لیسووو هیجان زده بودن
~ چطور بود ?
+خوب بود
-فقط خوب بوووود???
+ عالییییییییییییی بوووووود
که هر دوشون پریدن تو بغلم
+ دخترا نتونستیم اون دفعه جشن بگیریم بیاین بریم یه چیزی بخوریم
~ باشه ولی مهمون تو
- خب بابا خسیس من حساب میکنم خواهرمون ایدل شده باید بهش خوش بگذره
دستای همو محکم گرفتیمو تو خیابون عین بچه ها میدوییم
+ اا .. حالا چی بخوریم?….
~ بیاین یجیزی بخوریم که تا حالا نخورده باشیم
- اوووم یه فکری دادمم ( جملشو سرشار از شیطنت گفت)
+ اونجویااااا نهههه عمرا من ظرفیتم پایینه
~ اههه ا/ت خب اب جو که دیگه این حرفارو نداره
+ نه لیسو من زود مست میشم
- خب میگیریم میریم خونه میخوریم . ا/تت بهونه نیار یه جشن بهمون بدهکارییییییا
~ راست میگه بعدشم من تو زندگیم امتحانش نکردم بخریم دیگه
هر دوشون مظلومانه و لب و لوچه اویزون نگام میکردن
+ باشه بابا ولی یه شرطی داره اونم اینه که بریم خونه بخوریم
~قبوووووله
- اوکی من میرم بخرم شما همینجا وایسید الان میام
بعد چند دقیقه اونجو با دوتا جعبه اومد سمتمون
+ اونجوووووووووووووووووووووو چه خبرتههههههه??? این همه رو که نمیتونیم بخوریم مااااا
~ایول به رفیق یکی یدونه خودم . خوب کاری کردی
لیسو اومد بین ما و دشتاشو انداخت رو شونه های من و اونجو و پیش به سوی خونه حرکت کردیم
((جونگ کوک))
ا/ ت رفت و من اومدم جلوتر .
× رئیس میخواین اون دخترو قبول کنیین ?
& خودت که دیگه چیکار کرد . با این حال که کره ای نیست ولی همه عاشقش میشن . اره تصمیم گرفتم قبولش کنم
میخواستم بگم نکنه میخواستم بگم دلم نمیخراد کسی جز من نگاش کنه اما یاد حرف اون شبش تو خونه افتادم ( وقتی شوگا پرسید چرا کره رو انتخاب کردی ? اون گفت بخاطر رویاهام ) حتما این رویاشه . عوفف
اهی کشیدم که گفت
& مشکلی هست ?
× آااا… نه نه اون واقعا عالی بود
از استودیو اومدم بیرون مستقیم رفتم باشگاه بقیه پسرا هم اون جا بودن
بارسیدنم همه اومدن سمتم
جیمین : ته ته برامون تعریف که ا/ت اومده
شوگا : تعریف کن کوک
برام عجیب بود که شوگا از ا/ت پرسید . اون هیچوقت به دخترا اهمیت نمیداد
× باشه بابا صبر کنین
همه ماجرا رو جز به جز براشون تعریف کردم
#loveme°•
((ا/ت))
بعد از اینکه اهنگ تموم شد فقسه سینم بالا و پایین میشد . به لطف لیسو و اونجو تو رقص هیچی کم نداشتم .
اینا چشونه اخه ? چرا زول زده حرف نمیزنه?
+ اهوم اهوم .. رئیس تموم شد
دهنش باز بود و با همون لحن هیجانیش گفت
&عالی بودی
این باعث شد اروم بگیرم لبخندی بزنم
& تا فردا بهتون خبر میدیم
سری تکون دادم و بعد از تشکر خداخافطی کردم
از استودیو اومدم بیرون که اونجو و لیسووو هیجان زده بودن
~ چطور بود ?
+خوب بود
-فقط خوب بوووود???
+ عالییییییییییییی بوووووود
که هر دوشون پریدن تو بغلم
+ دخترا نتونستیم اون دفعه جشن بگیریم بیاین بریم یه چیزی بخوریم
~ باشه ولی مهمون تو
- خب بابا خسیس من حساب میکنم خواهرمون ایدل شده باید بهش خوش بگذره
دستای همو محکم گرفتیمو تو خیابون عین بچه ها میدوییم
+ اا .. حالا چی بخوریم?….
~ بیاین یجیزی بخوریم که تا حالا نخورده باشیم
- اوووم یه فکری دادمم ( جملشو سرشار از شیطنت گفت)
+ اونجویااااا نهههه عمرا من ظرفیتم پایینه
~ اههه ا/ت خب اب جو که دیگه این حرفارو نداره
+ نه لیسو من زود مست میشم
- خب میگیریم میریم خونه میخوریم . ا/تت بهونه نیار یه جشن بهمون بدهکارییییییا
~ راست میگه بعدشم من تو زندگیم امتحانش نکردم بخریم دیگه
هر دوشون مظلومانه و لب و لوچه اویزون نگام میکردن
+ باشه بابا ولی یه شرطی داره اونم اینه که بریم خونه بخوریم
~قبوووووله
- اوکی من میرم بخرم شما همینجا وایسید الان میام
بعد چند دقیقه اونجو با دوتا جعبه اومد سمتمون
+ اونجوووووووووووووووووووووو چه خبرتههههههه??? این همه رو که نمیتونیم بخوریم مااااا
~ایول به رفیق یکی یدونه خودم . خوب کاری کردی
لیسو اومد بین ما و دشتاشو انداخت رو شونه های من و اونجو و پیش به سوی خونه حرکت کردیم
((جونگ کوک))
ا/ ت رفت و من اومدم جلوتر .
× رئیس میخواین اون دخترو قبول کنیین ?
& خودت که دیگه چیکار کرد . با این حال که کره ای نیست ولی همه عاشقش میشن . اره تصمیم گرفتم قبولش کنم
میخواستم بگم نکنه میخواستم بگم دلم نمیخراد کسی جز من نگاش کنه اما یاد حرف اون شبش تو خونه افتادم ( وقتی شوگا پرسید چرا کره رو انتخاب کردی ? اون گفت بخاطر رویاهام ) حتما این رویاشه . عوفف
اهی کشیدم که گفت
& مشکلی هست ?
× آااا… نه نه اون واقعا عالی بود
از استودیو اومدم بیرون مستقیم رفتم باشگاه بقیه پسرا هم اون جا بودن
بارسیدنم همه اومدن سمتم
جیمین : ته ته برامون تعریف که ا/ت اومده
شوگا : تعریف کن کوک
برام عجیب بود که شوگا از ا/ت پرسید . اون هیچوقت به دخترا اهمیت نمیداد
× باشه بابا صبر کنین
همه ماجرا رو جز به جز براشون تعریف کردم
#loveme°•
۹.۸k
۲۴ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.