رمان شامرمانتیک

رمان #شام_رمانتیک
پارت 6

که کوک میاد و پسره رو پرت میکنه اون طرف
لیسا: کوک نکن ولش کن
کوک: میگه لیسا بیا بریم
لیسا: باشه
کوک: بیا پشمکت
لیسا: ممنون( خجالت کشیده)
کوک: لیسا...
لیسا: بریم ترن هوایی
کوک: باشه
لیسا: دارن سوار میشن
کوک: دست لیسا رو میگیره
سوار میشن و بعد ترن هوایی چندتا دیگه سوار میشن و همه میرن خونه خودشون

جیسو: امروز واقعا خسته شدیم
جنی: شما چیکارا کردین
رزی: ما که خیلی هیجانی بودد( با ذوق)
لیسا: مگه چی شد؟
رزی: جیمین بوسم کرد..
جنی: واقعا

چند ساعت قبل در شهر بازی
جنی: تهیونگ یادته اون موقع ها که با هم بودیم چقدر صمیمی بودیم
تهیونگ: بله یادمه
جنی: دوستت دارم
تهیونگ: میره و لب های جنی رو میبوسه

........
رزی: اره واقعا
جنی: (میخنده)
جیسو: ما که رفتیم کشتی هوایی
لیسا: ماهم ترن هوایی و هتل وحشت رفتی
جنی: بیاین فردا امشب بریم پارتی
رزی: فکر عالیه
جیسو: اره خیلی خوبه

خونه ی ارمی ها
کوک: به من که خیلی خوش گذشت
تهیونگ: اره من و جنی بستنی خوردیم
جین: منو جیسو ذرت مکزیکی خوردیم خیلی خوب بود
جیمین: ما هم..... ( میخنده)
کوک: فهمیدمت
جین: فردا بریم پارتی؟
کوک: اره بریم
تهیونگ: بریم

(فردا شب)

لیسا: من اماده شدم
رزی: منم
جنی و جیسو: بریم؟
رزی: اره

کوک: با بقیه وارد پارتی میشن
جیمین: اون دختره داره میاد اینطرف.....

سلام جیمین جون
جیمین: تو کی هستی
منم باهم درس خوندیم یادته؟
جیمین : اها
با لب موافقی؟
جیمین: در حالت مستی ن نه من دوست دختر دارم
خب اون که نمیبینه فقط یبار بهش نزدیک میشه
که رزی از در وارد میشه و اولین چیزی که میبینه جیمین
لیسا: ر رزی اون جیمین نیست؟
جنی: اِ تهیونگ هم هست و کوک و جین ولی چرا...
رزی میره جلو و میگه جیمیننن واقعا برات متاسفم
جیمین: رر رزی من بهش گفتم دوست دختر دارم
رزی: ولی تو...
جیمین: بخدا دوستت دارم بخدا نمیخواستم هیچ کاری نکردم اگه میخوای داد بزنم
رزی هم بعد چند دقیقه راضی میشه

جنی: تهیونگ..
تهیونگ : سلام عشقم
جنی: اِ اروم باش
تهیونگ: اخه دوستت دارم ( در حالت مستی)
جنی: منم دوستت دارم

کوک لیسا بیا...
لیسا: چرا؟
کوک: باهام میرقصی؟
لیسا: امم باشه
کوک: میرن و باهم میرقصن

ویو جیسو:
وای اون لیساعه پیش کوک
اون تهیونگ و جنی اونم رزی و جیمین

یکیه من موندم وای چه جالبه..
که یکی دستشو میاره جلو جیسو
جیسو توی تعجبه...
سرشو میاره بالا و با......



ادامه پارت امار ۷۶۰ عاپ میشه🤍✨
دیدگاه ها (۱)

میخوام دوباره بزارم تا حال دارم حیحی❤️‍🩹🥺

نام رمان: غرور مخالف عشقژانر: عاشقانهشخصیت ها: تهکوک(کوک و ت...

رمان #شام_رمانتیکپارت 5میرن بخورن که یهو.. یکی در میزنهلیسا:...

رمان #شام_رمانتیکپارت 4لیسا:نه زیاد خب اینجای دستم یکم درد م...

ادیت بلک پینک

من فقط ی سوال دارم...دوستان عزیز تو زمینتون توی ماه هندونه م...

اره عزیزم🥰#مود #خسته #افسرده #تنها #شکست #عشق #دختر #مودی #ا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط