می بخشمت بخاطر ترانه های صادقم

می بخشمت بخاطر ترانه های صادقم
بخاطر سخاوت قلب همیشه عاشقم
می بخشمت بخاطر تویی که خیلی بد شدی
پیش تو گریه کردمُ رفتی نموندی کم شدی
می بخشمت اگه نشد یه روزی مال من باشی
ولی بازم ازت میخوام گاهی بیاد من باشی
می بخشمت، اگه که من خوب میدونم دلت میخواست
چشمای تو رازی بودن ولی غرور تو نخواست
می بخشمت بخاطر چشمایی که منتظرن
خاطره هایی که نشد از تو خیال من برن
می بخشمت بخاطر فاصله های دم به دم
بیاد شعری که نشد یه خطِشم برات بگم
رفتیُ کاری از دل خسته ی من برنمی یاد
باید باهاش کنار بیام خدا برام بد نمی خواد
بااین که با نبودنت غصه گذاشتی رو دلم
اما بدون، هر جا باشی دوست دارم خیلی زیاد
دیدگاه ها (۵)

ﺯﻧﮓ ﺍﻧﺸﺎ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻫﺮ ﮐﺲ ﺍﺯ ﮐﺴﯽ ﭼﯿﺰﯼ ﻧﻮﺷﺖﺍﯾﻦ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺩﻝ ﻧﻮﺷﺖ ﻭ ﺁﻥ...

چه کسی میفهمد؟در دلم رازی هستمیسپارم آنرا به خیال شب و تنهای...

مثل کوهیم و از این فاصله هامان چه غم استلذت عشق من و تو نرسی...

با صدای بی صدامث یه کوه بلندمث یه خواب کوتاهیه مرد بود یه مر...

دو پارتی از جینتو برای تحصیل به سئول مهاجرت کردی و امروز روز...

اگه بهشون سیلی بزنی✨چویا☆این روزا دیگه خیلی زیاد مس'ت میکرد ...

پارت بیستو یکمسلام بابا بابام:سلام خوشگل بابا خوبی ؟بیا شامت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط