پارت بیستو یکم
پارت بیستو یکم
سلام بابا
بابام:سلام خوشگل بابا خوبی ؟بیا شامتو بخور حواسم بهت هستا یه چن روزع هیچی نمیخوری
باشه
رفتم و نشستم داشتم میخوردم که بابام گف
بابام :ماری میتونم یه سوالی ازت بپرسم
آره بلع؟
بابام:میتونی دیگه نیای شرکت ؟
آب پرید تو گلوم
مامانم :وایی دخترمم چیشدع خوبی!؟
بابام:چیشد فداتشم؟!
آره چیزی نیس آب پرید تو گلوم
بابا من کاری کردم؟!
بابام:ن این چه حرفیه منظورت چیع
آخه چرا نیام شرکت؟ ؟!
بابام:چون نگرانتیم بخاطر قضیه اون پسره فک کردی دزدی حالت بد شد خیلی نگران شدم
اگه واقعا دزدی بیاد من چیکار باید بکنم
نمیخوام امنیت تورو به خطر بندازم
ن بابا تورو خدا بزار بیام قول میدم حواسم باشه
مامانم:ماری منم با بابات موافقم وقتی میری شرکت دلم هزار جا میره
نه میخوام برم
بابام:ن نداریم صلاح نیس بری نمیخوام به خاطر یه شرکت حتی خار تو پات بره دیگه نرو از این به بعد باشه؟
سلام بابا
بابام:سلام خوشگل بابا خوبی ؟بیا شامتو بخور حواسم بهت هستا یه چن روزع هیچی نمیخوری
باشه
رفتم و نشستم داشتم میخوردم که بابام گف
بابام :ماری میتونم یه سوالی ازت بپرسم
آره بلع؟
بابام:میتونی دیگه نیای شرکت ؟
آب پرید تو گلوم
مامانم :وایی دخترمم چیشدع خوبی!؟
بابام:چیشد فداتشم؟!
آره چیزی نیس آب پرید تو گلوم
بابا من کاری کردم؟!
بابام:ن این چه حرفیه منظورت چیع
آخه چرا نیام شرکت؟ ؟!
بابام:چون نگرانتیم بخاطر قضیه اون پسره فک کردی دزدی حالت بد شد خیلی نگران شدم
اگه واقعا دزدی بیاد من چیکار باید بکنم
نمیخوام امنیت تورو به خطر بندازم
ن بابا تورو خدا بزار بیام قول میدم حواسم باشه
مامانم:ماری منم با بابات موافقم وقتی میری شرکت دلم هزار جا میره
نه میخوام برم
بابام:ن نداریم صلاح نیس بری نمیخوام به خاطر یه شرکت حتی خار تو پات بره دیگه نرو از این به بعد باشه؟
- ۲۶۴
- ۲۱ آذر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط