عاشقم باش love me
#عاشقم_باش #love_me
#پارت21
دوباره به راه افتادم صدایه شکستن قطع شده بود اما هنوزم صدایه هق هق میومد دیگه به اتاق رسیده بودم در بسته بود,نوری از لابه لایه در به بیرون میتابید اینبار صدایه جیغ کشیدن دختری رو شنیدم
_لعنتی لعنتی من دوست داشتم
به در اتاق نزدیک تر شدم,بهتره برم و از سوراخ در داخلشو ببینم,رفتم جلویه در ایستادم تا بتونم از سوراخ در داخلو ببینم,که یکهو دستی جلویه دهنمو گرفت خیلی ترسیده بودم اما نمیتونستم جیغ بزنم
برگشتم سمت کسی که جلویه دهنمو با دستاش گرفته بود,ماسک داشت اما چشماش معلوم بود آروم دستشو گذاشت جلویه دهنشو با تن صدایه خیلی پایینی گفت:
_شششش ساکت باش,تو نباید اینجا میومدی دختر کوچولو
حسابی ترسیده بودم که صدایه دخترونه ای از تو اتاق گفت
_عشقم عشقم میدونستم که میایی
هنوزم داشتم با بُهت و ترس به پسری که جلو دهنمو گرفته بود نگاه میکردم که دیدم با صدایه دختره اونم چشماش چهارتا شد و گفت:
_اه لعنتی,بدو
و بعد دستمو گرفت و کشید و شروع کردیم به دویدن صدایه پامون تو سالن راهرو پیچیده بود,معلوم بود که اونم حسابی ترسیده صدایه در اتاق رو شنیدم که باز شد میخواستم رومو برگردونم سمت اتاق که ببینم کی ازش بیرون میاد اما تا امدم سرمو بچرخونم پسره گفت:
_روتو برنگردون اصلا ,اون نباید تورو ببینه فقط با تمام سرعتت بدو تا بریم تویه روشنایی
_اما الان که شبه?!(اینجا پرسش انکاری بکار بردم😂 )
_چراغ که هست,فقط بدو اون خیلی سریعه
صدایه نازک و دخترونه ای از دور گفت
+هی وایسا,اون دختر کیه?
بالاخره داشتیم میرسیدیم به راهرو روشن که از طریق یک در میخورد به یک سالن
صدایه اون دختر هم هر لحظه نزدیک و نزدیک تر میشد
+میدونی که من بخاطر تو این بَلا سرم اومد?
صدا کم کم داشت خشن میشد
+بخاطر تو مردم,تو تو فقط تو
صداش کم کم ترسناک و خشن و خش دار شد(صداهایه جنی تو فیلمایه ترسناک و جن زده رو بتصورین که یکمم شبیه رباط میشن😂 )
+اما الان تو دست یه دختر دیگه رو گرفتی و سعی میکنی از دست من نجاتش بدی?نترس من نمیکشمش فقط بزار ببینم انتخابت بعد من کیه
وای این چرت و پرتا چیه این دختره میگه قضیه چیه این اصلا...کیه?
پسره از من جلوتر زد تا بره در رو باز کنه داشت زور میزد تا در رو باز کن
_نزار چهرتو ببینه نزار بهش نگاه نکن
پسره از اونطرف در اینارو میگفت و منتظر من بود که برسم بهش
_فقط بدو
سرعتمو بیشتر کردم دیگه رسیده بودم بهش که یکهو چیزی از پشت دستمو گرفت,اوه...اره خودش بود,همون دختری که پشت سرمون بود
_بهش نگاه نکن
پسره اینو با جدیت و عصبانیت تمام گفت و دستمو گرفتو کشید داخل و بعد درو بست,آخم هوا رفت ناخن هایه دختره تویه دستم فرو رفته بود و دستمو خنج انداخته بود از دستم خون میومد انگار که گرگ گازم گرفته باشه ,نشستیم پایین در که نتونه بیاد داخل این راهرو اما هنوزم داشت به در مشت میزد و جیغایه وحشتناک میزد
+درو باز کن لعنتی,میخوام بکشمش
حسابی ترسیده بودم
#پارت21
دوباره به راه افتادم صدایه شکستن قطع شده بود اما هنوزم صدایه هق هق میومد دیگه به اتاق رسیده بودم در بسته بود,نوری از لابه لایه در به بیرون میتابید اینبار صدایه جیغ کشیدن دختری رو شنیدم
_لعنتی لعنتی من دوست داشتم
به در اتاق نزدیک تر شدم,بهتره برم و از سوراخ در داخلشو ببینم,رفتم جلویه در ایستادم تا بتونم از سوراخ در داخلو ببینم,که یکهو دستی جلویه دهنمو گرفت خیلی ترسیده بودم اما نمیتونستم جیغ بزنم
برگشتم سمت کسی که جلویه دهنمو با دستاش گرفته بود,ماسک داشت اما چشماش معلوم بود آروم دستشو گذاشت جلویه دهنشو با تن صدایه خیلی پایینی گفت:
_شششش ساکت باش,تو نباید اینجا میومدی دختر کوچولو
حسابی ترسیده بودم که صدایه دخترونه ای از تو اتاق گفت
_عشقم عشقم میدونستم که میایی
هنوزم داشتم با بُهت و ترس به پسری که جلو دهنمو گرفته بود نگاه میکردم که دیدم با صدایه دختره اونم چشماش چهارتا شد و گفت:
_اه لعنتی,بدو
و بعد دستمو گرفت و کشید و شروع کردیم به دویدن صدایه پامون تو سالن راهرو پیچیده بود,معلوم بود که اونم حسابی ترسیده صدایه در اتاق رو شنیدم که باز شد میخواستم رومو برگردونم سمت اتاق که ببینم کی ازش بیرون میاد اما تا امدم سرمو بچرخونم پسره گفت:
_روتو برنگردون اصلا ,اون نباید تورو ببینه فقط با تمام سرعتت بدو تا بریم تویه روشنایی
_اما الان که شبه?!(اینجا پرسش انکاری بکار بردم😂 )
_چراغ که هست,فقط بدو اون خیلی سریعه
صدایه نازک و دخترونه ای از دور گفت
+هی وایسا,اون دختر کیه?
بالاخره داشتیم میرسیدیم به راهرو روشن که از طریق یک در میخورد به یک سالن
صدایه اون دختر هم هر لحظه نزدیک و نزدیک تر میشد
+میدونی که من بخاطر تو این بَلا سرم اومد?
صدا کم کم داشت خشن میشد
+بخاطر تو مردم,تو تو فقط تو
صداش کم کم ترسناک و خشن و خش دار شد(صداهایه جنی تو فیلمایه ترسناک و جن زده رو بتصورین که یکمم شبیه رباط میشن😂 )
+اما الان تو دست یه دختر دیگه رو گرفتی و سعی میکنی از دست من نجاتش بدی?نترس من نمیکشمش فقط بزار ببینم انتخابت بعد من کیه
وای این چرت و پرتا چیه این دختره میگه قضیه چیه این اصلا...کیه?
پسره از من جلوتر زد تا بره در رو باز کنه داشت زور میزد تا در رو باز کن
_نزار چهرتو ببینه نزار بهش نگاه نکن
پسره از اونطرف در اینارو میگفت و منتظر من بود که برسم بهش
_فقط بدو
سرعتمو بیشتر کردم دیگه رسیده بودم بهش که یکهو چیزی از پشت دستمو گرفت,اوه...اره خودش بود,همون دختری که پشت سرمون بود
_بهش نگاه نکن
پسره اینو با جدیت و عصبانیت تمام گفت و دستمو گرفتو کشید داخل و بعد درو بست,آخم هوا رفت ناخن هایه دختره تویه دستم فرو رفته بود و دستمو خنج انداخته بود از دستم خون میومد انگار که گرگ گازم گرفته باشه ,نشستیم پایین در که نتونه بیاد داخل این راهرو اما هنوزم داشت به در مشت میزد و جیغایه وحشتناک میزد
+درو باز کن لعنتی,میخوام بکشمش
حسابی ترسیده بودم
۳.۱k
۳۱ فروردین ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۵۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.