هر کس منحرف نیست و دوست نداره نخونه چون هنتای هم داره
هر کس منحرف نیست و دوست نداره نخونه چون هنتای هم داره
سناریو در خواستی
اگه بخواین سوتینتون رو ببندین و ازشون کمک بخواین
مایکی :
در حال خوردن دوریاکی بود که صداش زدی و گفتی بیا اینو ببند . اونم یه ذره سرخ شد اومد ببنده ولی منحرف بازی در اورد و تو هم چپ چپ نگاش کردی ( با عرض پوزش گوه خوردی به شوهر من چپ چپ نگا کردی ) بعد لباستو بست و رفت دوباره دوریاکی بخوره . تو هم که رفتی پیشش بغلت کرد و گفت ...
مایکی : خیلی جذابی دوریاکی کوچولوم . بعد گردن و لبات رو بوسید .
دراکن :
اول چشماش یه ذره رنگ تعجب میگیره و میگه ...
دراکن : با منی ؟
ا.ت : نه پس دارم با دیوار حرف میزنم ؟
هیچی دیگه پا میشه و میاد میبنده مثل بچه ادم .
میتسویا :
مثل انسانی سالم عقل میاد میبنده و بعد میره اتاق خیاطیش یه چند دقیقه بعد میاد و دو سه تا نیم تنه میده دستت و میگه ...
میتسویا : اینا خیلی راحترن
ا.ت : 😍🥰 * پریدن تو بغل میتسویا *
میتسویا : بغل کردن
باجی :
این بشر بدون هیچ حرفی میاد دو تا سر لباستو میگیره بعد ول میکنه دستات رو بالا سرت نگه میداره و شروع میکنه گاز گرفتن ترقوه هات بعد بالاتنت و وقتی میبینه سرخ شدی میگه ...
باجی : خیلی کیوتی * با لبخند
ا.ت : غش*
چیفویو :
با خجالت میاد میبنده و میره این شوهرم بچه خوبیه .
هاکای :
خشکش میزنه
اینوپی :
این بچم میبنده ولی بعدش گردنتو و لبات رو کلی میبوسه
کوکو :
میاد با بالا تنت بازی میکنه و گاز میگیره ... ( از بقیه اش خبری ندارم )
سناریو در خواستی
اگه بخواین سوتینتون رو ببندین و ازشون کمک بخواین
مایکی :
در حال خوردن دوریاکی بود که صداش زدی و گفتی بیا اینو ببند . اونم یه ذره سرخ شد اومد ببنده ولی منحرف بازی در اورد و تو هم چپ چپ نگاش کردی ( با عرض پوزش گوه خوردی به شوهر من چپ چپ نگا کردی ) بعد لباستو بست و رفت دوباره دوریاکی بخوره . تو هم که رفتی پیشش بغلت کرد و گفت ...
مایکی : خیلی جذابی دوریاکی کوچولوم . بعد گردن و لبات رو بوسید .
دراکن :
اول چشماش یه ذره رنگ تعجب میگیره و میگه ...
دراکن : با منی ؟
ا.ت : نه پس دارم با دیوار حرف میزنم ؟
هیچی دیگه پا میشه و میاد میبنده مثل بچه ادم .
میتسویا :
مثل انسانی سالم عقل میاد میبنده و بعد میره اتاق خیاطیش یه چند دقیقه بعد میاد و دو سه تا نیم تنه میده دستت و میگه ...
میتسویا : اینا خیلی راحترن
ا.ت : 😍🥰 * پریدن تو بغل میتسویا *
میتسویا : بغل کردن
باجی :
این بشر بدون هیچ حرفی میاد دو تا سر لباستو میگیره بعد ول میکنه دستات رو بالا سرت نگه میداره و شروع میکنه گاز گرفتن ترقوه هات بعد بالاتنت و وقتی میبینه سرخ شدی میگه ...
باجی : خیلی کیوتی * با لبخند
ا.ت : غش*
چیفویو :
با خجالت میاد میبنده و میره این شوهرم بچه خوبیه .
هاکای :
خشکش میزنه
اینوپی :
این بچم میبنده ولی بعدش گردنتو و لبات رو کلی میبوسه
کوکو :
میاد با بالا تنت بازی میکنه و گاز میگیره ... ( از بقیه اش خبری ندارم )
۴۰۳
۲۱ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.