یکروزبرفی

#یک‌روز‌برفی...
گلخنده های لحظه ی دیدار
دشتی پر از شبانه و «شبنبو»
آبستن مغازله ی انسان
با روح عشق مجسم.
خرزهره های تنهایی
«خرگ» مقدّر باید
«گیش» کشنده ی ظاهرفریب
زخم جدایی همیشه
بی اضطراب و آسوده
و شادمانه زیستن
با مردمی که دوستت می دارند
و دوستشان می داری
با مهر و مهربانی
خوش زیستن
آزاد و بی نیاز
باقی بطالت است
با «کندروک» و «کنجل»
خوشبوتر است
و زیباتر
محبوب ساحلی من!
#ابراهیم_منصفی #رامی_جنوب
دیدگاه ها (۱۱)

#یَه روز اَتِی کِ دیرِنعاشِقِ خَستَه پیرِنیِکی اَتا اَگیتِن ...

#مناجات (۱)در بیست و هفتمین تابستان منکیست آن پروانه وارکه د...

#سنگنبشته‌ی‌گورم...آنگاه که در شارستان ابدیـّتو در چنبره ی ب...

#پُشتِ_دریا...پشت دریا رفتم شهرشان خالی بود از گل و سوسن و ی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط