سلام موی سپیدم خوش آمدی به سرم

سلام مـوی سپیدم خوش آمدی به سـرم
رسیده‌ای که بگویی چقدر خونجگرم

تو را در آینه دیدم شناختم اما
مرا در آینه دیدی؟چه آمده به سرم

خبر برای من آورده‌ای که پیر شدی
خبر برای تو آورده‌ام که با خبرم

به هر دری که زدم بسته بود باور کن
نوشته‌اند به پیشانیم که دربدرم

بهار بود و به بهمن کشید و رفت که رفت
از آن به بعد کمی تیر میکشد کمرم
دیدگاه ها (۱)

قدم بزن همه‌ی شهر را به پای خودتو گریه کن وسط کافه‌ها برای خ...

گفتم که با فراق مدارا کنم، نشدیک روز را بدون تو فردا کنم، نش...

بعضی آدمها خسیسند.خساست انواع مختلف دارد.یک نوع خساست هم هست...

اگر هزار مرتبه هم مادرت را بیشتر دوست میداریبه پدرت بیشتر مح...

ازدواج از روی اجبار۲ پارت ۱۷

My angel (part 14 )چند دقیقه ای میشد که محو فضای اطرافت شده ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط