آنقدر جای خالیت اینجاست

آن‌قدر جای خالیت اینجاست
که کنارم دراز می‌کشد
برایم قصه می‌گوید
سر برشانه‌ام می‌گذارد
وگاه باهم، گریه می‌کنیم..

آن‌قدر به نبودنت، عادت کرده‌ام
که اگریک روز بیایی
دلم برای جای‌خالی‌ات تنگ می‌شود
دلم برای دلتنگی‌ات
دلم برای آوازهایی
که جای‌خالی‌ات می‌خواند..

هم دوست دارم که بیایی
هم می‌ترسم که بیایی..
دیدگاه ها (۹)

از خدا پرسیدند...عزیزترین بندگان نزد تو،چه کسانی هستند؟خداون...

تا وقتی میتونی با گریه کردن آروم بشی ؛با هیچکس درد و دل نکن ...

دلم برات تنگ شده ؛نه به همین سادگی که تو میخونی ؛با کلی درد ...

:عبورت چه زیبا بودوقتی از زندگی ام میگذشتیمن فقط مست دیدنت ب...

چپتر ۱۲ _ سایه انتقامکوهستان ساکت است. نه باد می وزد، نه جیر...

حلقه ی اعتماد ماه ها گذشت. سئول دیگر برایم شهر نورها و آوازه...

هزارمین قول انگشتی را به یاد اور پارت ۸

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط