حضور یافتی

حضور یافتی
پایان دادی به من بودن،
و آغاز کردی ما بودن را

و با شهامت؛ زیبا
به قربانگاه بردی شب را،
و هدیه کردی روز را

چه با سخاوت بخشیدی
خورشید نگاهت را،
به شروع امروز و فرداها

#شاهرخ_شکری
❣ ❣ ❣ ❣ ❣ ❣ ❣ ❣ ❣ ❣ ❣ ❣ ❣ ❣ ❣ ❣ ❣ ❣ ❣ ❣ ❣ ❣ ❣ ❣ ❣ ❣ ❣ ❣ ❣ ❣ ❣ ❣ ❣ ❣ ❣ ❣ ❣ ❣ ❣ ❣
دیدگاه ها (۱)

لای موهای قشنگت تاجی از گل میزنمدر کنارت خوب من تا آسمان پل ...

باز هستی باز چشمان تو غوغا می کند باز قلبت بودنم را باز حاشا...

قصـــــِـــــه ےاصــــحاب ڪـَــهـَــــفشــــــــــوخے بــــ...

My angel ( the last part ) ( پرش زمانی به صبح ) بازتاب نور خ...

عشق ، اشتباه قشنگی بود ..نسیم خنکی میوزید و موهات رو به حرکت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط