من آن قدر معمولی هستم

من آن قدر معمولی هستم ...
که هیچ کس شیفته ی حرف زدنم نشود،
قلب هیچ کس با دیدنم نلرزد،
کسی برای چشم هایم نمیرد،
و شعری در وصف پیچ و خم گیسوانم سروده نشود...
من آنقدر معمولی هستم که
هیچ کس با خندیدنم ته دلش ضعف نرود،
هیچ کس از نبودنم غصه اش نگیرد و
جای خالیم توی ذوق نزند...
من یک آدم معمولی هستم...
حتی از معمولی هم معمولی تر،
ولی من دوست داشتن را بلدم،
اینکه با تمام وجودم یک نفر را دوست داشته باشم بلدم،
اینکه برای بودنش و ماندنش از جان و دل مایه بگذارم هم بلدم...
من زیادی معمولی هستم،
ولی همینِ منِ معمولی میداند باید
پای خواسته اش بایستد...
برای پیچ و خمی موهای کسی که دلش را لرزانده شاعری کند
و دلش از خنده یک نفر ضعف برود...
همینِ منِ از معمولی معمولی تر
تمام قد پای دوست داشتن ماندن را خوب بلد است...
دیدگاه ها (۲)

تو بهار همه‌ی فصل‌های من بودیتو بهارِ همه‌ی دفترچه‌هایی کهچی...

" قــــــــــلبم " خصـــوصی ترینجـــای دنیـــاے دلتنگـــــی ...

به بهانه ی چشمهایت دل را بهاری می کنم آمدنتبهار را به جانم م...

سه گـام حقیقت:قلبی سخاوتمندسخن مهربـانـانــهخدمت و دل رحمی د...

پارت یک عشق اجباری الان من سه ساله که نیویورک هستم برادر من ...

گاهی انسان به نقطه‌ای می‌رسد که باید بایستد…یک نگاه به پشت س...

#درخواستی #سه_پارتی مثلث عشقی؟...... Teh Last Partبعد از چند...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط