باران خون P20 S2

نامجون: پس اومدی ارث و میراث پسرتو بگیری
ا/ت: جان؟
نامجون: اومدی چیکار مثلا؟ ارث بگیری؟ مگه ارثی دارین تو و جونگ هو دارین اصلا
ا/ت: چی میگین اقا
نامجون: اسکلی؟ من ادم نیستم گوشام قویه اونو دربیار از تو گوشت میدونم با سونگمین در ارتباطی از همه چی خبر دارم
ا/ت: افرین، چی بگم؟
نامجون: چرا اومدی؟
ا/ت: بحث جونگ هو بو
نامجون: چه اتفاقی واسش افتاده؟{نگران}
ا/ت: حالش خوبه فقط اگه بمیری اونم میمیره بزار 5 سالش تموم شه بعد خودتو بکش
نامجون: دیر اومدی
قراره خیلی زود برم 2 ساله پسرمو ندیدم از این به بعد ابدی پیشمه
ا/ت: حرف مفت نزن نامجون اونو شکنجه میکنن من نمیخوام پسرمو از دست بدم
نامجون: میشه برگردی؟
ا/ت: چیییی؟
نامجون: من هنوز دوست دارم باور کن من بهت خیانت نکردم میتونم ثابت کنم
ا/ت...