سجاده را دوست داشتم،
سجاده را دوست داشتم،
اسمش را گذاشته بودم
«آغوش همیشه باز خدا»...
هر جا سجاده بود، میشد با خدا خلوت کرد،
حتی وسط صف نماز جماعت...
هنوز هم سجاده را دوست دارم
اما یاد گرفتم برای خلوت کردن با خدا لازم نیست دنبال سجاده بگردم...
تمام زمین سجاده است...
روزگارتان پر از لحظه های دو نفری با خدا
اسمش را گذاشته بودم
«آغوش همیشه باز خدا»...
هر جا سجاده بود، میشد با خدا خلوت کرد،
حتی وسط صف نماز جماعت...
هنوز هم سجاده را دوست دارم
اما یاد گرفتم برای خلوت کردن با خدا لازم نیست دنبال سجاده بگردم...
تمام زمین سجاده است...
روزگارتان پر از لحظه های دو نفری با خدا
۲.۰k
۱۹ آبان ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.