فیک پلیر پارت اول
فیک پلیر پارت اول
"Pelyer"
روی سکوی باشگاه نشست بودم داشتم ب بازی کنایی نگاه میکردم ک مشغول بازی کردن بسکتبال بودن و با هر توپی ک ب داخل سبد میرفت جیغشون هوا میرفت
دوست داشتم منم مثل اینا شاد باشم بخندم منم ی بازیکن بسکتبال بودم ولی بخاطر اینک قرار امتحان کالج بدم نمی تونم مسخره ترین دلیل ک بخاطر امتحان از استعدادم بزنم همینجوری خیره ی بازیکنا بودم ک یکی شون تا اومد توپ و پرت کنه یکی بهش تنه زد و افتاد روی زمین و معلوم بود دستش درد گرفته چند دقیقه ای بود ک بازی متوقف شده بود تا دوستاش اونو راه بندازن از روی سکو پاشدم رفتم توی زمین ک ببینم چجوری وضعش دستش اسیب زیاری ندیده بود ولی بهتر بود بازی نکن
همشون داد و بیدا میکردن و میگفتن
_ما ی یار کم داریم نمی تونیم بازی کنیم
خیلی دلم میخواست بازی کنم و از بازی لذت ببرم ولی فک نکنم اونا بزارن ی دختر باهاشون بازی کنه ولی پیشنهادش ک ضرری نداره
ا/ت:من بلدم میشه بازی کنم
+هعی تو اینجا چیکار میکنی
ا/ت:من هر شب میام اینجا روی سکو ها میشینم
+اگ بستکتبال بلدی باید ب کاپیتان گروه شوگا بگی اگ گذاشت بازی کنی ک چ خوب
ا/ت:کاپیتان شوگا کیه؟!
با دستش نشون داد کیه و ب سمتش رفتم و از بین پسرا رد شدم دیدم داشت با ی بازیکن تیم حرف میزد سر کم بودن بازیکن تیم بحث میکرد
ک گفتم
ا/ت:شوگا کیه
شوگا:منم چیکار داری
ا/ت:میشه منم بازی ....کنم؟!
شوگا:ن
ا/ت:فک نکن چون دخترم بلد نیستم خیلیم بلدم :/.
شوگا:من ک اصلا بازیت و ندیدم نمی دونم کی هستی
ا/ت:من چوی ا/ت هستم ...خوشبختم (بایه نیشخند)
توپ و از دستش گرفتم .....
"Pelyer"
روی سکوی باشگاه نشست بودم داشتم ب بازی کنایی نگاه میکردم ک مشغول بازی کردن بسکتبال بودن و با هر توپی ک ب داخل سبد میرفت جیغشون هوا میرفت
دوست داشتم منم مثل اینا شاد باشم بخندم منم ی بازیکن بسکتبال بودم ولی بخاطر اینک قرار امتحان کالج بدم نمی تونم مسخره ترین دلیل ک بخاطر امتحان از استعدادم بزنم همینجوری خیره ی بازیکنا بودم ک یکی شون تا اومد توپ و پرت کنه یکی بهش تنه زد و افتاد روی زمین و معلوم بود دستش درد گرفته چند دقیقه ای بود ک بازی متوقف شده بود تا دوستاش اونو راه بندازن از روی سکو پاشدم رفتم توی زمین ک ببینم چجوری وضعش دستش اسیب زیاری ندیده بود ولی بهتر بود بازی نکن
همشون داد و بیدا میکردن و میگفتن
_ما ی یار کم داریم نمی تونیم بازی کنیم
خیلی دلم میخواست بازی کنم و از بازی لذت ببرم ولی فک نکنم اونا بزارن ی دختر باهاشون بازی کنه ولی پیشنهادش ک ضرری نداره
ا/ت:من بلدم میشه بازی کنم
+هعی تو اینجا چیکار میکنی
ا/ت:من هر شب میام اینجا روی سکو ها میشینم
+اگ بستکتبال بلدی باید ب کاپیتان گروه شوگا بگی اگ گذاشت بازی کنی ک چ خوب
ا/ت:کاپیتان شوگا کیه؟!
با دستش نشون داد کیه و ب سمتش رفتم و از بین پسرا رد شدم دیدم داشت با ی بازیکن تیم حرف میزد سر کم بودن بازیکن تیم بحث میکرد
ک گفتم
ا/ت:شوگا کیه
شوگا:منم چیکار داری
ا/ت:میشه منم بازی ....کنم؟!
شوگا:ن
ا/ت:فک نکن چون دخترم بلد نیستم خیلیم بلدم :/.
شوگا:من ک اصلا بازیت و ندیدم نمی دونم کی هستی
ا/ت:من چوی ا/ت هستم ...خوشبختم (بایه نیشخند)
توپ و از دستش گرفتم .....
۵۳.۱k
۱۳ فروردین ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۲۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.