و اتاقم نشسته بودم که صدای در اومد
و اتاقم نشسته بودم که صدای در اومد
+بله
/نخابیدی هنوز
+نه... بابام نیومد؟
/نه هنوز....... زنگ زد گفت نیم ساعت دیگه میاد
خاله رفت
از وقتی مامانم مرده با خاله ی بابام و بابام زندگی میکنم ولی بابام طوری رفتار میکنه انگار من نیستم هیچی برام کم نزاشته ولی تنها چیزی که نداشتم محبت بود
با صدای زنگ به خودم اومدم و رفتم پایین و بابام بود
با خوشحالی رفتم بخوابم که
_بورام
کم پیش میومد صدام کنه به احتمال زیاد راجبه مدرسه بود تنها بحسی که سره صحبته منو بابامو باز میکرد همین بود
+ب... بله بابا
_صد هزار بت گفتم منو با این اسم صدا نکن
+ا.. خه
_ وقتی دارم حرف میزنم نپر وسطش
_از مدرست گفتن واسه جلسه اولیا مربیان بیام بگو کار داشتم
خونم به جوش اومد حداقل قبلا جلسه های اولیا مربیان رو میومد
+دیگه انقدر ازم بدت میاد که ی جلسه رو هم نمیای
_خیلی بیشتر از این ازت بدم میاد
+خیلی رو مخی.. میدونی چیه همیشه ارزو میمردم میمردم
_خوشحال میشم خبره مرگتو بشنو
+خیلی بیشعوری باب.......
حرفم نا تموم موند
اون........
بیا تو پیجم😉
+بله
/نخابیدی هنوز
+نه... بابام نیومد؟
/نه هنوز....... زنگ زد گفت نیم ساعت دیگه میاد
خاله رفت
از وقتی مامانم مرده با خاله ی بابام و بابام زندگی میکنم ولی بابام طوری رفتار میکنه انگار من نیستم هیچی برام کم نزاشته ولی تنها چیزی که نداشتم محبت بود
با صدای زنگ به خودم اومدم و رفتم پایین و بابام بود
با خوشحالی رفتم بخوابم که
_بورام
کم پیش میومد صدام کنه به احتمال زیاد راجبه مدرسه بود تنها بحسی که سره صحبته منو بابامو باز میکرد همین بود
+ب... بله بابا
_صد هزار بت گفتم منو با این اسم صدا نکن
+ا.. خه
_ وقتی دارم حرف میزنم نپر وسطش
_از مدرست گفتن واسه جلسه اولیا مربیان بیام بگو کار داشتم
خونم به جوش اومد حداقل قبلا جلسه های اولیا مربیان رو میومد
+دیگه انقدر ازم بدت میاد که ی جلسه رو هم نمیای
_خیلی بیشتر از این ازت بدم میاد
+خیلی رو مخی.. میدونی چیه همیشه ارزو میمردم میمردم
_خوشحال میشم خبره مرگتو بشنو
+خیلی بیشعوری باب.......
حرفم نا تموم موند
اون........
بیا تو پیجم😉
۲۰.۲k
۱۰ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.