پارت هجدهم فیک مافیای جذاب من
پارت هجدهم فیک مافیای جذاب من:
+تهیونگ این خیلی بهت میادددددد
-اوم بنظر خودم هم خوشگله
(عکسش پُسته قبلی هست )
+وای چقدر گشنمه تو چی گشنت نیست چیزی نیست بخوای بخوری؟
-چرا هست
+خب چی؟
-لبای تو
+چ...چی؟(لپای سرخ )
(تهیونگ لباش رو میزارم روی لبای ات و بعد از چند دقیقه ولشود میکنه)
-اوم خوشمزه بودن من که سیر شدم تو هنوز گشنته؟
+......
-چیشدی؟
+گشنمه غذای واقعی بهم بده اینقدر هم اذیت نکن آب شدم رفتم توی زمین
-خب چی میخوای ؟
+مرغ سوخاری
-باشه
..........
+واو چقدر اینجا قشنگه کیف میده برای غذا خوردن
-اره ولی بازم لبای تو٫توی هر جایی خوشمزه تره
+یااا(خجالت )
-راست میگم دیگه
+ولی غذا برای من با تو ٫توی هر جایی خوشمزه تره
-به همچنین
+ولی تو فقط لبام رو دوست داری خودم رو دوست نداری (قیافه لوس )
-نه عزیزم من کلا تو رو دوست دارم ٫حتی رگات رو
+من بیشتررر
-من بیشت...........
( دیری دیری دیری )
+کیه؟
-یوناست
-الو سلام یونا خوبی ؟ چیزی شده
؛بله خوبم آقا فقط میخواستم بگم چند تا بادیگارد دیگه استخدام کنین یادتون نره
-چیزی شده ؟
؛واقعیتش صدای پای ینفر میاد از همه جا
خیلی میترسم
-نترس یونا ما امشب میایم خونه پس نترس
؛چشم سریع تر بیاین چون اینجا عجیب شده
-باشه
+چیشده؟
-یونا از بچگی از خونه ی خالی توی شب میترسید مخصوصا وقتی تنها بود
+از ....بچگی؟
-مال مثل خواهر برادریم چون از بچگی با هم بودیم
+آها چه جالب ٫سکته نکنه یوقت؟
-نه زنده میمونه به چند تا بادیگارد زنگ زدم برن پیشش
+باشه ٫بریم غذا بخوریم
-باشه
(سفارش میدن و غذا براشون میاد )
+مرسی
اوم چقدر خوشمزست
(ذهن تهیونگ :چقدر نازه ٫نگاه تروخدا چقدر کیوت میخوره دلم میخواد بخورمشششش)
+تهیونگ
-جانم ؟
+چرا به من زل زدی غذاتو بخور
-باشه الان میخورم
+میگم عروسی رو خیلی باشکوه بگیریم دلم میخواد خیلی جذاب باشه
-اره حتما جوری که تو دلت بخواد
+میخوام با رضایت دوتامون باشه نظر و سلیقه تو خیلی برام مهمه
-مرسی
(میرن خونه و میخوابن )
+تهیونگ این خیلی بهت میادددددد
-اوم بنظر خودم هم خوشگله
(عکسش پُسته قبلی هست )
+وای چقدر گشنمه تو چی گشنت نیست چیزی نیست بخوای بخوری؟
-چرا هست
+خب چی؟
-لبای تو
+چ...چی؟(لپای سرخ )
(تهیونگ لباش رو میزارم روی لبای ات و بعد از چند دقیقه ولشود میکنه)
-اوم خوشمزه بودن من که سیر شدم تو هنوز گشنته؟
+......
-چیشدی؟
+گشنمه غذای واقعی بهم بده اینقدر هم اذیت نکن آب شدم رفتم توی زمین
-خب چی میخوای ؟
+مرغ سوخاری
-باشه
..........
+واو چقدر اینجا قشنگه کیف میده برای غذا خوردن
-اره ولی بازم لبای تو٫توی هر جایی خوشمزه تره
+یااا(خجالت )
-راست میگم دیگه
+ولی غذا برای من با تو ٫توی هر جایی خوشمزه تره
-به همچنین
+ولی تو فقط لبام رو دوست داری خودم رو دوست نداری (قیافه لوس )
-نه عزیزم من کلا تو رو دوست دارم ٫حتی رگات رو
+من بیشتررر
-من بیشت...........
( دیری دیری دیری )
+کیه؟
-یوناست
-الو سلام یونا خوبی ؟ چیزی شده
؛بله خوبم آقا فقط میخواستم بگم چند تا بادیگارد دیگه استخدام کنین یادتون نره
-چیزی شده ؟
؛واقعیتش صدای پای ینفر میاد از همه جا
خیلی میترسم
-نترس یونا ما امشب میایم خونه پس نترس
؛چشم سریع تر بیاین چون اینجا عجیب شده
-باشه
+چیشده؟
-یونا از بچگی از خونه ی خالی توی شب میترسید مخصوصا وقتی تنها بود
+از ....بچگی؟
-مال مثل خواهر برادریم چون از بچگی با هم بودیم
+آها چه جالب ٫سکته نکنه یوقت؟
-نه زنده میمونه به چند تا بادیگارد زنگ زدم برن پیشش
+باشه ٫بریم غذا بخوریم
-باشه
(سفارش میدن و غذا براشون میاد )
+مرسی
اوم چقدر خوشمزست
(ذهن تهیونگ :چقدر نازه ٫نگاه تروخدا چقدر کیوت میخوره دلم میخواد بخورمشششش)
+تهیونگ
-جانم ؟
+چرا به من زل زدی غذاتو بخور
-باشه الان میخورم
+میگم عروسی رو خیلی باشکوه بگیریم دلم میخواد خیلی جذاب باشه
-اره حتما جوری که تو دلت بخواد
+میخوام با رضایت دوتامون باشه نظر و سلیقه تو خیلی برام مهمه
-مرسی
(میرن خونه و میخوابن )
- ۹.۷k
- ۱۲ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط