پارت ۲۲
پارت ۲۲
آریانا :
بدبخت من اگه اینجا نبودم که پسرت مرده بود باشه مرسی که نجاتمون دادی حالا می تونی بری نه ی لحظه یهو دیدم ی طرف صورتم سوخت با ناباوری دستمو رو صورتم گذاشتم تو الان چه غلطی کردی اینو زدم که یادت باشه زن من بودی که الان بچه ی نفر دیگه رو داری بازم میگی شوهر نداری تو چی میگی از کجا می دونی این بچه خودت نیست دیدم رنگ آرسام ی لحظه عوض شد یعو فهمیدم چی گفتم پس بدو بدو آرتامو بغل گرفتم و رفتم سمت در دیدم آرسامم داره میدوه سمتم سوار ماشین شدم اما از شانس گندم آرسام با ی دست من گرفتو از ماشین در اورد منظورت از اون حرف چی بود کدوم حرف همینکه این بچه مال منه ......
آرسام :
حتی باورمم نمی شداون بچه مال من باشه یعنی حتی فکرشم حالمو خوب میکرد بدو بدو رفتم سمت ماشین و آریاناروکشیدم بیرون بیبن من چند ساله منتظر اینم که تورو پیدا کنم و ازت ی بچه داشته باشم تروخدا اگه ماله منه بگو.....
آریانا :
بدبخت من اگه اینجا نبودم که پسرت مرده بود باشه مرسی که نجاتمون دادی حالا می تونی بری نه ی لحظه یهو دیدم ی طرف صورتم سوخت با ناباوری دستمو رو صورتم گذاشتم تو الان چه غلطی کردی اینو زدم که یادت باشه زن من بودی که الان بچه ی نفر دیگه رو داری بازم میگی شوهر نداری تو چی میگی از کجا می دونی این بچه خودت نیست دیدم رنگ آرسام ی لحظه عوض شد یعو فهمیدم چی گفتم پس بدو بدو آرتامو بغل گرفتم و رفتم سمت در دیدم آرسامم داره میدوه سمتم سوار ماشین شدم اما از شانس گندم آرسام با ی دست من گرفتو از ماشین در اورد منظورت از اون حرف چی بود کدوم حرف همینکه این بچه مال منه ......
آرسام :
حتی باورمم نمی شداون بچه مال من باشه یعنی حتی فکرشم حالمو خوب میکرد بدو بدو رفتم سمت ماشین و آریاناروکشیدم بیرون بیبن من چند ساله منتظر اینم که تورو پیدا کنم و ازت ی بچه داشته باشم تروخدا اگه ماله منه بگو.....
۵.۵k
۰۶ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.