پارت ۲۰
پارت ۲۰
آریانا :
تا دیدم آرسام رفت چمدونی که از قبل آماده کرده بودمو بیرون اوردم و مانتوی بلندمو پوشیدم(استوری )تازه گیا که رفتیم دکتر فهمیدم حاملم ولی گفتم که به آرسام نگن آرسام رفته بود خانوادشو تا اینجا اسکرت کنه که بلایی سرشون نیارن بلیط داشتم برای ۱ ساعت دیگه می دونستم آرسام بفهمه حاملم دیگه طلاقم نمی ده پس بر میگردم روسیه به بلا زنگ زدم وماشینمو از پارکینگ برداشتم بلا تویی واقعا خودتی آریانا کجا بودی دختر بلا گوش کن بیبین چی میگم فکر نمی کنم مرگ حکار خودکشی باشه چطور راستی آریانا باید بیای روسیه برگه هارو امضا کنی ،چه برگه هایی
حکار تمام اموالشو بای نامه خصوصی برای تو گذاشته بیبین وقتی اومدم روسیه صحبت می کنیم باشه بای
فکر نکنم حکار خودکشی کرده باشه اگه آروین خلافکار شده و بعد مرده حکارم خلافکار بوده تا جایی که آرسام گفت تیر تو مغزش خالی کردن مثل آروین و خانوادم پس قاتل هردوشون یکیه ....
آرسام :
چندساله که میگذره نزدیک ۴ سالی هست که آریانا رفته هیجا نتونستم پیداش کنم اون بازم ترکم کرده بود باز تنهام گذاشته بود همه جارو دنبالش گشتم پدرم گفت ولش کن خودش برمیگرده اما کی دیگه پدرمو داخل ی تصادف از دست دادم مادرمم داخل هفته ی پدرم سکته کرد و مرد الان دیگه هیچکیو ندارم تنهای تنها شدم تمام اموال ایرانمو فروختم به جز خونه پدریمو امشب بر میگردم روسیه پیش آرشینا .....
آروین :
خیلی عوض شدی آریانا ه فکردی همه مثل خودت عوضین آقای آروین شکوری اها پس خواهر یا نه بهتره بگم ی خواهر ناتنی برادرشو می شنا سه .......
آریانا :
تا دیدم آرسام رفت چمدونی که از قبل آماده کرده بودمو بیرون اوردم و مانتوی بلندمو پوشیدم(استوری )تازه گیا که رفتیم دکتر فهمیدم حاملم ولی گفتم که به آرسام نگن آرسام رفته بود خانوادشو تا اینجا اسکرت کنه که بلایی سرشون نیارن بلیط داشتم برای ۱ ساعت دیگه می دونستم آرسام بفهمه حاملم دیگه طلاقم نمی ده پس بر میگردم روسیه به بلا زنگ زدم وماشینمو از پارکینگ برداشتم بلا تویی واقعا خودتی آریانا کجا بودی دختر بلا گوش کن بیبین چی میگم فکر نمی کنم مرگ حکار خودکشی باشه چطور راستی آریانا باید بیای روسیه برگه هارو امضا کنی ،چه برگه هایی
حکار تمام اموالشو بای نامه خصوصی برای تو گذاشته بیبین وقتی اومدم روسیه صحبت می کنیم باشه بای
فکر نکنم حکار خودکشی کرده باشه اگه آروین خلافکار شده و بعد مرده حکارم خلافکار بوده تا جایی که آرسام گفت تیر تو مغزش خالی کردن مثل آروین و خانوادم پس قاتل هردوشون یکیه ....
آرسام :
چندساله که میگذره نزدیک ۴ سالی هست که آریانا رفته هیجا نتونستم پیداش کنم اون بازم ترکم کرده بود باز تنهام گذاشته بود همه جارو دنبالش گشتم پدرم گفت ولش کن خودش برمیگرده اما کی دیگه پدرمو داخل ی تصادف از دست دادم مادرمم داخل هفته ی پدرم سکته کرد و مرد الان دیگه هیچکیو ندارم تنهای تنها شدم تمام اموال ایرانمو فروختم به جز خونه پدریمو امشب بر میگردم روسیه پیش آرشینا .....
آروین :
خیلی عوض شدی آریانا ه فکردی همه مثل خودت عوضین آقای آروین شکوری اها پس خواهر یا نه بهتره بگم ی خواهر ناتنی برادرشو می شنا سه .......
۳.۸k
۰۶ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.