پارت چهارم لیزکوک
از دید لیسا
جانگ کوک داشت یه دحتر را میبوسید باورم نمی شد
از دید جانگ کوک
فلش بک
منتظر بودم تا لیسا بیاد که دیدم یه دختر داره میاد طرفم کمی دقت کردم دیدم اون ایو اومد جلو و سلام کرد جانگ کوک : سلام
ایو : شنیدم با لیسا کات کردی
جانگ کوک : نه به عرضت اشتباه رسوندن
ایو : جانگ کوک من عاشقتم اون عکسم کار من بود ما میتونیم با هم باشیم
جانگ کوک : پس کار تو بود ... ببین من تو رو دوست ندارم
که یک دفعه ایو بوسیدم
پایان فلش بک
وقتی ازم جدا شد دیدم لیسا داره به ما نگاه میکنه
از دید لیسا
وقتی دیدم جانگ کوک ایو رو بوسیده خیلی ناراحت شدم و دوییدم
جانگ کوک : لیسا لیسا خواهش می کنم وایسا
اصلا به حرف های جانگ کوک توجه نمی کردم و فقط میدوییدم رسیدم به جاده که یک دفعه یه کامیون زد بهم فقط صدا جانگ کوک رو می شنیدم که اسمم و می گفت و بعد خاموشی
بچه ها من امروز خیلی گشاد شدم حال ندارم بقیه رو بنویسم
جانگ کوک داشت یه دحتر را میبوسید باورم نمی شد
از دید جانگ کوک
فلش بک
منتظر بودم تا لیسا بیاد که دیدم یه دختر داره میاد طرفم کمی دقت کردم دیدم اون ایو اومد جلو و سلام کرد جانگ کوک : سلام
ایو : شنیدم با لیسا کات کردی
جانگ کوک : نه به عرضت اشتباه رسوندن
ایو : جانگ کوک من عاشقتم اون عکسم کار من بود ما میتونیم با هم باشیم
جانگ کوک : پس کار تو بود ... ببین من تو رو دوست ندارم
که یک دفعه ایو بوسیدم
پایان فلش بک
وقتی ازم جدا شد دیدم لیسا داره به ما نگاه میکنه
از دید لیسا
وقتی دیدم جانگ کوک ایو رو بوسیده خیلی ناراحت شدم و دوییدم
جانگ کوک : لیسا لیسا خواهش می کنم وایسا
اصلا به حرف های جانگ کوک توجه نمی کردم و فقط میدوییدم رسیدم به جاده که یک دفعه یه کامیون زد بهم فقط صدا جانگ کوک رو می شنیدم که اسمم و می گفت و بعد خاموشی
بچه ها من امروز خیلی گشاد شدم حال ندارم بقیه رو بنویسم
۱۲۷.۱k
۱۱ دی ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۳۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.