چندپارتی ته ته
چندپارتی ته ته
پارت ۲
ویو تهیونگ:
رسیدیم کمپانی
رفتیم پیش استایلیست لباسامون رو پوشیدیم اومدیم
دیدم ا/ت یه لباس باز کوتاه تنشه
خیلی عصبانی شدم مجبور شدم سکوت کنم
ولی واقعا زیبا شده بود
رفتیم۳ تا آهنگ رو خوندیم که یه پسر داد زد گفت
پسره:ا/ت I love you
ا/ت:me too baby boy(منم همینطور بیبی بوی)
وقتی ا/ت اینو گفت خیلی عصبانی شدم و همش داشتم حسودی میکردم
رسیدیم خونه دیدم ا/ت خودشو مثله یک بچه گربه تو بقلم جا داد
تهیونگ:آخی گربه کوشولو ی من خسته شده؟
ا/ت:آره آقا ببره
تهیونگ:میخوای برات کیسه آبگرم رو بزارم زیر شکم کوشولوت؟
ا/ت:آله🥺(اه اه لوس🤢)
رفتیم کیسه آبگرم گزاشتم زیر شکم ا/ت کم کم خوابش برد
چقد میتونه کیوت باشه این دختر آخه خدایا🥺❤️
رفتم پایین که همه اعضا اونجا بودن
جیمین:خوشگذشت؟😂
تهیونگ:خفه لطفا😐
جیمین:چشم😐💔
رفتم اتاقم که یاد این افتادم ا/ت اومد بقلم کرد
همینجور داشتم از ذوق میمردم که یکی در اتاقمو زد
گفتم بیاد تو
ویو ا/ت
یه خواب بد دیدم برای همین میترسیدم چون تهیونگ اتاقش به اتاق من نزدیک تر بود رفتم پیش اون
در زدم
رفتم تو دیدم نشست رو تخت
ویو تهیونگ:
دیدم ا/ته
خودمو جمع و جور کردم گفتم
تهیونگ:جونم
ا/ت:تهیونگ خواب بد دیدم میشه بیا پیش تو بخوابم؟
ا/ت از من چی میخواااااااسسست؟
میخواست پیش من بخوابه داشتم از ذوق میمردم که دیدم یه دستی جلو صورتم حرکت میکنه
ا/ت:تهیونگ خوبی ،کجایی؟
تهیونگ:آها هیچی آره میتونی پیشم بخوابی
ا/ت:باشه
دراز کشیدیم که ا/ت بغلم کرد
میخواستم اون لحظه بمیرم
ا/ت خوابید داشتم به چهره ی کیوتش نگاه میکردم که خوابم برد
.
.
.
.
پرش زمانی به صبح:
بلند شدیم که بریم کمپانی دیدم صدای جیغ داره میاد
صدای جیغ ا/ت بود
رفتم ببینم چی شده
که دیدم افتاده دنباله جیمین داره گریه میکنه
سریع بغلش کردم پرسیدم چیشده؟
با حالت بغضی جواب داد
.
.
.
.
تا همینجا کافی بود😂
کیوتام فالوم کنید و کامنت کنید که چجور بود
ادامش بدم یا نه؟💜🥺
پارت ۲
ویو تهیونگ:
رسیدیم کمپانی
رفتیم پیش استایلیست لباسامون رو پوشیدیم اومدیم
دیدم ا/ت یه لباس باز کوتاه تنشه
خیلی عصبانی شدم مجبور شدم سکوت کنم
ولی واقعا زیبا شده بود
رفتیم۳ تا آهنگ رو خوندیم که یه پسر داد زد گفت
پسره:ا/ت I love you
ا/ت:me too baby boy(منم همینطور بیبی بوی)
وقتی ا/ت اینو گفت خیلی عصبانی شدم و همش داشتم حسودی میکردم
رسیدیم خونه دیدم ا/ت خودشو مثله یک بچه گربه تو بقلم جا داد
تهیونگ:آخی گربه کوشولو ی من خسته شده؟
ا/ت:آره آقا ببره
تهیونگ:میخوای برات کیسه آبگرم رو بزارم زیر شکم کوشولوت؟
ا/ت:آله🥺(اه اه لوس🤢)
رفتیم کیسه آبگرم گزاشتم زیر شکم ا/ت کم کم خوابش برد
چقد میتونه کیوت باشه این دختر آخه خدایا🥺❤️
رفتم پایین که همه اعضا اونجا بودن
جیمین:خوشگذشت؟😂
تهیونگ:خفه لطفا😐
جیمین:چشم😐💔
رفتم اتاقم که یاد این افتادم ا/ت اومد بقلم کرد
همینجور داشتم از ذوق میمردم که یکی در اتاقمو زد
گفتم بیاد تو
ویو ا/ت
یه خواب بد دیدم برای همین میترسیدم چون تهیونگ اتاقش به اتاق من نزدیک تر بود رفتم پیش اون
در زدم
رفتم تو دیدم نشست رو تخت
ویو تهیونگ:
دیدم ا/ته
خودمو جمع و جور کردم گفتم
تهیونگ:جونم
ا/ت:تهیونگ خواب بد دیدم میشه بیا پیش تو بخوابم؟
ا/ت از من چی میخواااااااسسست؟
میخواست پیش من بخوابه داشتم از ذوق میمردم که دیدم یه دستی جلو صورتم حرکت میکنه
ا/ت:تهیونگ خوبی ،کجایی؟
تهیونگ:آها هیچی آره میتونی پیشم بخوابی
ا/ت:باشه
دراز کشیدیم که ا/ت بغلم کرد
میخواستم اون لحظه بمیرم
ا/ت خوابید داشتم به چهره ی کیوتش نگاه میکردم که خوابم برد
.
.
.
.
پرش زمانی به صبح:
بلند شدیم که بریم کمپانی دیدم صدای جیغ داره میاد
صدای جیغ ا/ت بود
رفتم ببینم چی شده
که دیدم افتاده دنباله جیمین داره گریه میکنه
سریع بغلش کردم پرسیدم چیشده؟
با حالت بغضی جواب داد
.
.
.
.
تا همینجا کافی بود😂
کیوتام فالوم کنید و کامنت کنید که چجور بود
ادامش بدم یا نه؟💜🥺
۷.۲k
۱۰ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.