چشمان ات

چشمان ات
تداعی می کند
صدای فلوت
چوپانِ پریشان شده از تنهایی
یا
نوای بلبلی
از سر مستیِ گل و سنبل
اهلی
یا
وحشی
به دل می نشیند

#امیرعلی_قربانی

https://t.me/chekamehaibaran
دیدگاه ها (۱۲)

تو را نبوسیده املبانم نمیداند طعم لبت رااماچشمانم تو را چشید...

جمعه پیراهن یاد توستوقتی می رود به تنماز تنگی زیاد نفسم بند...

از سرنوشت دو خط موازیخبر داشتجبر را می فهمیداحتمال اشتباه اش...

تنهاییمهمان دعای چشم زخمسنجاق شده به پیراهنم بودکهمادرمتاکی...

قایقی خواهم ساخت،خواهم انداخت به آب.دور خواهم شد از این خاک ...

قسمت ۱۴]] چهاردهم پیمایش و .. پیدایش نظام هستیحول محوری خورش...

بررسی شعر «چنگیز» از (علی اکبر یاقی تبار) از قطعه «چنگیز» از...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط