از سرنوشت دو خط موازی

از سرنوشت دو خط موازی
خبر داشت
جبر را می فهمید
احتمال اشتباه اش کم بود و
رفتنش را منطقی می دانست
لعنت بر علم ریاضی

#امیرعلی_قربانی



@chekamehaibaran
دیدگاه ها (۷)

چشمان اتتداعی می کند صدای فلوت چوپانِ پریشان شده از تنهایییا...

تو را نبوسیده املبانم نمیداند طعم لبت رااماچشمانم تو را چشید...

تنهاییمهمان دعای چشم زخمسنجاق شده به پیراهنم بودکهمادرمتاکی...

فقط در یک شهر مشترکیم ان جا کهتو بیشتر از همه شهر زیباییمن ...

رمان انیمه ای هنوز نه چپتر ۱۹

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط