کاغذ رو برمی دارم تا میام بنویسم همه چی یادم میره..باز یک
کاغذ رو برمیدارم تا میام بنویسم همه چی یادم میره..باز یکم فکر میکنم یه چیزایی یادم میاد دستمو که میبرم سمت کاغذ باز کلمات فرار میکنن..عصبی میشم..میام از عصبانیتم بنویسم بازم نمیشه..میزنم زیر گریه..انگار خستم..دلم خواب میخواد،یه خواب طولانی که وقتی بیدار میشم حالم خوب شده باشه..ولی ممکن نیست انگار..
هنوزم گریهم بند نیومده..اشکامو پاک میکنم و تکیه میدم به صندلی و آروم به صدای وحشتناک گوش خراش مترو گوش میدم تا شاید اونجوری خوابم ببره..!
_ نمیدونم چمه
«من نوشت»
«ر.کاف»
هنوزم گریهم بند نیومده..اشکامو پاک میکنم و تکیه میدم به صندلی و آروم به صدای وحشتناک گوش خراش مترو گوش میدم تا شاید اونجوری خوابم ببره..!
_ نمیدونم چمه
«من نوشت»
«ر.کاف»
۱۸.۵k
۱۲ آذر ۱۴۰۱