احساس عجیب

احـــــــســـــاســ عـــجیبــــــ
pt 44
ویو نویسنده:
رین عصبی شدو رف سمتش و مشت زد تو دلش
رین: میگفتی..... اگه ضعیف بودم قبل اینکه برسم دستمو میگرفتیو نمیزاشتی بزنمت
مایکی: هر کس فک میکنه بودن دختر توگنگ اشتباهه بیاد بالا و مبارزه کنه
دراکن: مایکی این بچه بازیا چیه؟*اروم*
مایکی: صب کن میفهمی
نصف گنگ از ترسشون یا اعتقادشون عقب وایسادنو نصف دیگه هم رفتن تا مبارزه کنن....
مایکی: برید
ی باقالی: ولی مایکی سان اون فقط ی نفره
مایکی: خب؟....
همون باقالی: هی.... هیچی
*رین موهاشو بستو کت روشو دراورد *
ی تنه همشونو لتو پار کرد و...
☆نیم ساعت بعد ☆
رین: عههه.... تموم شدن.... چقد ضعیفن... مگه نگفتین نمیتونم... حالا.... چرا افتادین؟ *ترسناک *
اسمایلی: اون دختر هیولاس
هیوگا: رین چان؟
هیکارو: رین سااااننن..... حرف نداری دختر
رین: میرم خونه...
رین: مایکی اگه مشکل نداری......
مایکی: نه برو
باجی: بریم؟
رین: بریم
سوار موتور شدن و رفتن خونه
باجی: رین بیا زخماتو پاک کنم باشه؟
رین: باشه...
رین: باجییییی ی چیزیییییی
باجی: چیه؟
رین ف: رم گنگم رو زمینهههه
باجی: من حلواتو میدم... میتسویا میکشتت...
رین: خدا رحمتم کنه
باجی: حالا تا زنده ای بشین زخماتو تمیز کنم
رین: باوشه...
صورتشو که تمیز کرد....
باجی: رین...
رین: بله...
باجی: پات کی زخمی شد
رین: مرتیکه ی بی🤬 موص🤬 حر.. می... کی🤬 ی کوچه ای زد پامو داغون کرددد
باجی: ریییننن؟....
رین: چیههههه*عصبی
باجی: تو کی از این حرفا یاد گرفتییی*متعجب *
رین: کیلی بقته😉
باجی: از دست تو...
پاشم تمیز کردو
باجی: خببببببب .... تموممم شددددددد... پاشو....
رین: باشه
باجی: شام چی میخوری؟
رین: هیچی.... خابم میادد... اولین باره انقد خستمممم
بد افتاد رو مبلو خابید
ویو باجی:
از اشپزخونه اومدم بیرون دیدم رین خابه... حتما باید خیلی خسته شده باشه که اینجوری خابیده.... رفتم کنارش دراز کشیدم.... دلم میخاد ببینم.... وقتی حامله میشه.... یا وقتی لباس عروس میپوشه... چه شکلی میشه.... خیلی میخام بدونم..... وایییی.... خیلی کیوت شده... زیاد پیش نمیاد ببینم این مدلی میخابه.... رفتم جلو... میخاستم ببوسمش که........
_______________________________________________________
دستم به چیز رفتتتتتت
دیدگاه ها (۱)

احـــــــســـــاســ عـــجیبــــــ pt 45ویو نویسنده باجی میخا...

احـــــــســـــاســ عـــجیبــــــ pt 46ویو نویسنده : رین: ب....

اولین ارتمه..... خوبه؟

یوهاها... فک کردی پارت دادم.... میخام اسم بوکو عوض کنم از بی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط