من می روم

من می روم
و کلید این خانه ی دلگیر را
زیر هیچ گلدانی نخواهم گذاشت
دلتنگ که شدی
آمدی نبودم
نگرد!
باران
هرگز شبیه آنچه بود
به آسمان
بر نمی گردد...

#معصومه_صابر
دیدگاه ها (۱)

پایـ🍁ـیز به مهرش می نازدو من به تویی که ندارمت ... میدانی ت...

پاییز را دوست دارمچون فصل مهربانی استاصلا آنقدر مهربان است ک...

به گمانم بزرگترین دارایی ِ زندگی ِ آدمیزاد، همین انسانهای اط...

عطسه هایم عرصۀ پاییز را پر کرده استحرف رفتن می زنی هی صبر می...

عاشقانه های شبنم

-صدای گریه ی کودکی می آمد... دختر جوانی آمد کودک را در آغوش...

ای قرمز مشوّش، در آبیِ رها!‏در آب رودخانه رسیدند انارها؟ بار...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط