ماه بنفشم
#Maah_Banafsham
#part31
باهم رفیتیم بالا با همون لباسا گرفتیم خوابیدیم
صبح با زنگ گوشیم بیدار شدم
ساعت 8 بود
خداروشکر خواب نموندم
پاشدم رفتم دستو صورتمو شستم صبحانه اماده کردم لباسامو عوض کردمو رفتم دخترا رو بیدار کنم
+مهشاد نیکااااا
-هومم
+پاشوووو دیر شددددد
-بش
رفتم بالا لباسامو عوض کردم نشستم جلوی اینه و یه ارایش ملایم کردم
رفتم پایین دیدم مهشاد اماده شده ولی نیکا هنوز خوابه
+توکه هنوز خوابییییییی(با جیغ)
که یهو نیکا از خواب پرید
-ها چیشده کی چی
+چیزی نشده پاشو اماده شو بریم دانشگاه دیر شدددددد
با اسم دانشگاه خواب از سرش پرید بدو بدو رفت دستو صورتشو شست و اماده شد اومد پایین
-بریممم؟
+بریم
-فقط مهشاد تو باید پشت فرمون بشینی
÷چرااا
-میخوام ارایش کنم
÷حالا یه روز ارایش نکنی میمیری؟
-غر نزن دیگه
÷اوکی،بریم...
#part31
باهم رفیتیم بالا با همون لباسا گرفتیم خوابیدیم
صبح با زنگ گوشیم بیدار شدم
ساعت 8 بود
خداروشکر خواب نموندم
پاشدم رفتم دستو صورتمو شستم صبحانه اماده کردم لباسامو عوض کردمو رفتم دخترا رو بیدار کنم
+مهشاد نیکااااا
-هومم
+پاشوووو دیر شددددد
-بش
رفتم بالا لباسامو عوض کردم نشستم جلوی اینه و یه ارایش ملایم کردم
رفتم پایین دیدم مهشاد اماده شده ولی نیکا هنوز خوابه
+توکه هنوز خوابییییییی(با جیغ)
که یهو نیکا از خواب پرید
-ها چیشده کی چی
+چیزی نشده پاشو اماده شو بریم دانشگاه دیر شدددددد
با اسم دانشگاه خواب از سرش پرید بدو بدو رفت دستو صورتشو شست و اماده شد اومد پایین
-بریممم؟
+بریم
-فقط مهشاد تو باید پشت فرمون بشینی
÷چرااا
-میخوام ارایش کنم
÷حالا یه روز ارایش نکنی میمیری؟
-غر نزن دیگه
÷اوکی،بریم...
۵.۰k
۰۸ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.