دیدمش
دیدمش ...
خود لعنتیش بود ؛
همون لباسایه قدیمی و همون موهایه دیوونه کننده :))
جلوتر رفتم نگاهش کردم !!
عوض شُده بود
اون چهره یع بامزه به چهره ی خشن تبدیل شده بود !!
خواستم حرف بزنم که با سرعت از کنارم عبور کَرد :)
نه انگار که منو دیده نَه انگار منو میشناسِه ...
وقتی برگشتم دیدم یه کاغذ روی زمینه بازش کردم نوشته بود :
فراموش کردنت از مرگم بدتر بود 😅
#💔
خود لعنتیش بود ؛
همون لباسایه قدیمی و همون موهایه دیوونه کننده :))
جلوتر رفتم نگاهش کردم !!
عوض شُده بود
اون چهره یع بامزه به چهره ی خشن تبدیل شده بود !!
خواستم حرف بزنم که با سرعت از کنارم عبور کَرد :)
نه انگار که منو دیده نَه انگار منو میشناسِه ...
وقتی برگشتم دیدم یه کاغذ روی زمینه بازش کردم نوشته بود :
فراموش کردنت از مرگم بدتر بود 😅
#💔
- ۱.۸k
- ۰۷ خرداد ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۹)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط