✯love in hate✯

✯love in hate✯
پارت۲۸
دستم کشیده شد..افتادم روش..میخواستم پاشم که دستشو گذاش رو کمرم و نزاشت
_کجا به سلامتی؟
+خ..خب..بیدار..بودی
_بیدار شدم
+اومدم ببینم جیمین اینجاس ..نبود..خدافظ
_عه فک کردی بشین تا بزارم بری..دستبندرو بده من
+نمیخوام
_بدش به من
+نمیدم
_به زور میگیرمش
جامونو عوض کرد و این دفه اون روی من بود..صورتشو نزدیکم کرد..
_با دستبنتو میدی ...یا..خودت فهمیدی
+ب..برو اون ور..من دسبندمو نمیدم..نفهمیدمم چی گفتی
_میخوای نشونت بدم؟
+برو اون ور جیغ میزنما
_بعد بیان تو چادر مارو اینجوری ببینن چی فک میکنن؟
+اذیتم نکن دیگه برو اون ور
_پسش بده
+نمیخوا...هوی برو اون ور...با توام...
بدون حرفی نزدیکم میشد..زیادی نزدیکم شده بود هلش دادم ولی تکون نخورد..لباشو کوبوند رو لبام و وحشانه میبوسید..هرچی تقلا میکردم فایده نداشت..با زبونش همه جای دهنمو لمس میکرد..گریم گرفته بود...هیچ کاری نمی تونستم بکنم دستامو بالا سرم قفل کرده بود...لبمو گاز میگرفت..از لبم جدا شد و دستش رفت سمت زیپم...زیپمو باز کرد..دستشو برد زیره پیرنم..
+نکن عوضیی(گریه شدید)
+میگم نکننن..بیا اینم دسبنده کوفتیی برا خودتت..بزار برم..میگم بزار برمم
_و اگه نزارم؟
+ازت متنفرم..انقد زیاد ازت متنفرم که اگه بمیری سره قبرتم نمیامم اگه مجبور شدم بیامم اصلا برات احساس تاسف نمیکنم امیدوارم با درد بمیری به بد ترین شکل ممکننن
(خودت بمیری بیشور)

تمام مدت زل زده بود تو چشام..هیچی نمیگفت..تکونم نمیخورد..انداختمش کنار و پاشدم رفتم بیرون...داشتم میرفتم تو چادر خودم که جیمینو دیدم..اومد سمتم
÷گریه کردی؟؟چرا؟؟
+مگه برات مهمه..گمشو اون ور(عر میزنه)
÷اصلا به جهنم برو بمیر..خوبی بهش نیومده ایش هرزه
+کاش میمیردم و این بلا سرم نمیومد
÷ها؟
+دوستت خیلی احمقه..
÷هوی درس حرف بزن
+چیه..اصن میدونی چیشد؟؟نمیدونی پس انقد رو مخم را نرو
میخواستم برم که دستمو گرفت
÷گفتم چیشده
+اون عوضی داشت بم تجاوز میکرد راحت شدیی..الان فرقی کرد؟؟؟الان چیکار میخوای بکنی مثلا؟خیلیم برات مهمه؟؟
÷گفتم هرزه ایا..نصفه شب تو چادر بقیه چی میخواستی؟؟سرویس میدادی هااا کثیف همون بهتر رابطمو بات قط کردم
دستمو ول کرد رفت تو چادر..
خمارییییی😈