عشق در نگاه اول
عشق در نگاه اول....
پارت ۵🪄
_وادهل منی که اینارو نمیدونستم
=اهممم خب حالا میخوای چیکار کنی
_چیو
=اینکه هرکی تو کارش دخالت کنه یه بلایی رو سرش میاره
_ولش اون برا خودش گوه میخوره فک کرده کیه
=ولی مواظب خودت باش
_اهم مرسی راستی کلاس چندمی
=آها من تو کلاس b2 ام
_اهم خوشبختم کلاس کنار مایین ما کلاس a2 ایم
=خوشبختم
_خب اولین سوالم اینه اسمت چیه
=من فیلیکسم
_اهم منم جیمینم
=خب حالا ولش بیا بریم بیرون الان کلاسا شروع میشه
_آره بیرم میبینمت
=میبینمت بای
_بای
و از هم جدا شدیم هر کدوممون به کلاس خودمون رفتیم وارد کلاس که شدم با معلم ریاضی خشمگینمون روبه رو شدم یا حضرت برق این کی اومده...
÷آقای پارک جیمین ۱۰ دقیقه دیر کردی کجا بودی
_م...من معذرت میخوام ببخشید دستشویی بودم
÷دستشویی(پوزخند)رفتی حموم کردی تو دستشویی که اینقد طولش دادی
_م...من معذ....
÷بسه دیگه حرفی نشنوم برو بشین یه بار دیگه تکرار بشه دیگه نمیتونی بیای تو کلاس من(من که از خدامه از طرف حضرت یونا)فهمیدی؟!
_ب..بله
رفتم سمت میزم که باز اون عوضی رو دیدم که داره با پوزخند نگام میکنه دیوونه ی زنجیره ای چشه گاووو...
نیم ساعت بعد...
کم کم وقت تموم شدن کلاس بود که یکی از پشت موهامو کشید جیغی زدم که همه سمتم برگشتن...
÷آقای پارک جیمین این دیر اومدنت این از جیغ زدنت وسط کلاس زود باش برو دفتر زودددد
_اما خانم من نبودم که یکی از پشت موهامو کشید
÷دروغ بسه آقای پارک جیمین برو دفتر همین حالا
_چشم(چم غره رفتن به یونگی)
بلند شدم و به سمت دفتر راهی شدم....
yona_park
پارت ۵🪄
_وادهل منی که اینارو نمیدونستم
=اهممم خب حالا میخوای چیکار کنی
_چیو
=اینکه هرکی تو کارش دخالت کنه یه بلایی رو سرش میاره
_ولش اون برا خودش گوه میخوره فک کرده کیه
=ولی مواظب خودت باش
_اهم مرسی راستی کلاس چندمی
=آها من تو کلاس b2 ام
_اهم خوشبختم کلاس کنار مایین ما کلاس a2 ایم
=خوشبختم
_خب اولین سوالم اینه اسمت چیه
=من فیلیکسم
_اهم منم جیمینم
=خب حالا ولش بیا بریم بیرون الان کلاسا شروع میشه
_آره بیرم میبینمت
=میبینمت بای
_بای
و از هم جدا شدیم هر کدوممون به کلاس خودمون رفتیم وارد کلاس که شدم با معلم ریاضی خشمگینمون روبه رو شدم یا حضرت برق این کی اومده...
÷آقای پارک جیمین ۱۰ دقیقه دیر کردی کجا بودی
_م...من معذرت میخوام ببخشید دستشویی بودم
÷دستشویی(پوزخند)رفتی حموم کردی تو دستشویی که اینقد طولش دادی
_م...من معذ....
÷بسه دیگه حرفی نشنوم برو بشین یه بار دیگه تکرار بشه دیگه نمیتونی بیای تو کلاس من(من که از خدامه از طرف حضرت یونا)فهمیدی؟!
_ب..بله
رفتم سمت میزم که باز اون عوضی رو دیدم که داره با پوزخند نگام میکنه دیوونه ی زنجیره ای چشه گاووو...
نیم ساعت بعد...
کم کم وقت تموم شدن کلاس بود که یکی از پشت موهامو کشید جیغی زدم که همه سمتم برگشتن...
÷آقای پارک جیمین این دیر اومدنت این از جیغ زدنت وسط کلاس زود باش برو دفتر زودددد
_اما خانم من نبودم که یکی از پشت موهامو کشید
÷دروغ بسه آقای پارک جیمین برو دفتر همین حالا
_چشم(چم غره رفتن به یونگی)
بلند شدم و به سمت دفتر راهی شدم....
yona_park
- ۲.۷k
- ۰۴ اسفند ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط