ویو فردا صبح

(ویو فردا صبح)

(ویو کوک)
با حس حیزی روی صورتم بیدار شدم بعد دیدم جیمین داره هی لپمو میبوسه خندم گرفت اون خیلی کیوته

+هییی پس دلت بوس میخواد
×ن نه (در حال قرمز شدن)
+جوجه‌ی من وقتی خجالت میکشه کیوت تر میشه
×هیییییییی بسه (اخم کیوت)
+باشه عشقم
×بدو پاشو دیر میرسیمو
+باشه جوجو

(ویو داخل مدرسه)

کوک و جیمین داشتن باهم میخندیدن که نگاهشون افتاد روی ته که داشت با پوزخند بهشون نگاه میکرد‌ لبخندشون محو شد

×بریم کلاس
+بریم


(ویو فردا)

+جیمی
×هوم
+میدونی که امروز دیگه باید نتیجه رو به تهیونگ بگیم
×اوهوم میدونم ولی جیکار کنیم
+اگر با خودمون نبریمش بابام دوتامون رو میکُشه
×ولی با این حال ما اگر با اون هم بخوابیم به هرحال مرده محسوب میشیم
+چاره‌ای نداریم جیمین
×فرض کن قبول کردیم اگه به عمو بگه چی
+نمیدونم جیمین
×ولی ما بدون اون نمیتونیم برگردیم
+بدنم داره خشک میشه دیگه نمیتونم با کرم بپوشونمش
×منم بدنم داره خشک میشه


((نکته : پری ها زیاد بدون آب نمیتونن زندگی کنن و به مرور خشک میشن و میمیرن))

(ویو نیم ساعت بعد)

+باشه پس
×بریم دیگه داره دیر میشه و نتیجه رو هم به تهیونگ بگیم
+باشه

(ویو تو مدرسه)

×میشه باهات حرف بزنیم
_البته (با نیشخند)

(ویو داخل انباری)

_خب تصمیم گرفتین
×اره
+ما تصمیم گرفتیم که
دیدگاه ها (۰)

کوکمینننننن

+ولی پدر((علامت شاه : "))"حرف نباشه×عمو چرا ما چرا خواهرش نر...

رمان جیمین ( خیانت ) پارت یک

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط