عشق یکرنگی تقاضا میکند این روشن است

عشق یکرنگی تقاضا می‌کند این روشن است
ورنه شمع آتش چرا زد هم‌چو خود پروانه را...

#صائب_تبریزی
دیدگاه ها (۰)

سراغ یار می‌پرسم به هرکس می‌رسم امابه خود آهسته می‌گویم که ی...

چون رو به دوست کردی، سر کن به جور دشمنچون نام عشق بردی، آماد...

جانم آن لحظه که غمگین تو باشم شادست

چهره را صیقلی از آتش می ساخته‌ایخبر از خویش نداری که چه پردا...

بی محبت مگذران عمر عزیز خویش را

سینه در آتش دل در غم جانانه بسوخت آتشی بود در این خانه که کا...

صبح یعنی زندگی، یعنی عشقآنگاه که تو در سرزمینی دیگر خورشید چ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط