گر چه هنگام سفر جاده ها جانکاه اند

گر چه هنگام سفر جاده ها جانکاه اند

روی نقشه همه ی فاصله ها کوتاه اند

 

فاصله بین من و شهر شما یک وجب است

نقشه ها وقتی از این فاصله ها می کاهند

 

من که از خود خبرم نیست چه قیدی دارم؟

«جمله های خبری» قید مکان می خواهند

 

راهی شهر شما می شوم از راه خیال

بی خیالان چه بخواهند چه نه، گمراهند

 

شهر پر می شود از اهل جنون «برج» به «برج»

«مهر» خواهان شما «مشتری» هر «ماه» اند

 

به «نظامی» برسانید که در نسخه ی ما

خسروان برده ی کت بسته ی شیرین شاه اند!

 

چند قرن است که خرما به نخیل است و هنوز

دست های طلب از چیدن آن کوتاه اند

 


# عاشقانه ...
دیدگاه ها (۱)

من که به تشخیص شما ، از هر نظر دیوانه امطبق خبرها آخرین دیوا...

همیشه برده خواه تو ، همیشه مات خواه من !بچین ، دوباره میزنیم...

این مهم نیست که دل تازه مسلمان شده استکه به عشق تو ، قمر ، ق...

در دفتر شعر من این دیوان معمولیمحبوب من ماهیست با چشمان معمو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط