سوجین ویو
سوجین ویو
با دلدرد کمی بیدار شدم به خودم نگاه کردم لباس تنم نبود یونگی هم پیشم خوابیده بود هعی این تا کارش باهام تموم شد میندازتم بیرون مث همه ادما(:
با دستم با موهاش بازی میکردم که بیدار شد خیلی خمار بود ابروهاش توی هم گره خورده بود و سعی داشت ببینتم که یهو زدم زیر خنده از ترس یهو سرپا شد بچه😂✨بهش زل زدم
-یااا داشتم خواب خوبمو میکردم چرا بیدارم کردییی
داشت همینطوری غرغر میکرد لب.مو رو ل.بش گذاشتم که ساکت شد بلاخره..
ازش جدا شدم
+یااا یه دیقه نفس بکشش انقد غر زدی چی شد؟ به ادامه خوابت رسیدی؟
-(پوکر) میخوام باز غر بزنم
+باز چراااااا
-که دوباره طعم ل.باتو بچشم
+(سرخ شدن)
با انگشتش زد رو بینیم
+اممم...یونگیاا
-یک یونگی ن ددی دو جانم عشقم
+هعبب باشه دد...
+میگم..میدونم چرا منو اوردی اینجا...
-ع؟ چرا اوردمت؟
+ای خدا خب چون تو مافیایی و منو اوردی که کسی بهت شک نکنه..! دلیل دیگه ای نداشتی که منو بیاری...
-اممم اولش که اومدم پرورشگاه قصدم همین بود ولی الان دیگه دلیلای دیگه ای هم داره!
+مثلا چه دلیلی؟
-مثلا برای اینکه مثل امروز صبح تو بیدارم کنی شبا تو بغلت بخوابم و همیشه کنارم باشی..!
هه چه دروغای شیرینی(:
+حیحی چه حرفای شیرینی میزنی(:
-اوهوم به شیرینی ل.بات
باز ل.بامو اسیر کرد...
با دلدرد کمی بیدار شدم به خودم نگاه کردم لباس تنم نبود یونگی هم پیشم خوابیده بود هعی این تا کارش باهام تموم شد میندازتم بیرون مث همه ادما(:
با دستم با موهاش بازی میکردم که بیدار شد خیلی خمار بود ابروهاش توی هم گره خورده بود و سعی داشت ببینتم که یهو زدم زیر خنده از ترس یهو سرپا شد بچه😂✨بهش زل زدم
-یااا داشتم خواب خوبمو میکردم چرا بیدارم کردییی
داشت همینطوری غرغر میکرد لب.مو رو ل.بش گذاشتم که ساکت شد بلاخره..
ازش جدا شدم
+یااا یه دیقه نفس بکشش انقد غر زدی چی شد؟ به ادامه خوابت رسیدی؟
-(پوکر) میخوام باز غر بزنم
+باز چراااااا
-که دوباره طعم ل.باتو بچشم
+(سرخ شدن)
با انگشتش زد رو بینیم
+اممم...یونگیاا
-یک یونگی ن ددی دو جانم عشقم
+هعبب باشه دد...
+میگم..میدونم چرا منو اوردی اینجا...
-ع؟ چرا اوردمت؟
+ای خدا خب چون تو مافیایی و منو اوردی که کسی بهت شک نکنه..! دلیل دیگه ای نداشتی که منو بیاری...
-اممم اولش که اومدم پرورشگاه قصدم همین بود ولی الان دیگه دلیلای دیگه ای هم داره!
+مثلا چه دلیلی؟
-مثلا برای اینکه مثل امروز صبح تو بیدارم کنی شبا تو بغلت بخوابم و همیشه کنارم باشی..!
هه چه دروغای شیرینی(:
+حیحی چه حرفای شیرینی میزنی(:
-اوهوم به شیرینی ل.بات
باز ل.بامو اسیر کرد...
۵.۳k
۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.